"لجبازی"
"لجبازی"
part:12
ا.ت:یک وقت تعارف نکنی 😒
جیمین:میدونی کی باید تعارف میکردم
ا.ت:کی؟
جیمین:موقعی که پات شکسته بود
ا.ت:ایشششش
خیلی گشنم بود برای همین تا مامانم غذا رو اورد مثل وحشی ها شروع کردم خوردن که یهو پرید گلوم داشتم میمردم که مامانم زد پشت کمرم
جیمین:یکم آروم تر (خنده)
ا.ت:گشنمه مرتیکه
جیمین:اگه من فردا هزار بار نیاوردمت پای تخته
ا.ت:من حالم خوب نیست نمیام مدرسه
جیمین:اون موقعی که فهش میدادی حالت خوب بود
ا.ت:یاااااا
یکماه بعد
سوزی:ا.ت این کار رو نکن تو همین دیروز پات رو از گچ در اوردی
ا.ت:برام مهم نیست
سوزی:آخه ممکنه بیوفته گردن میا چون همه میدونن که اون رو جیمین کراشه
ا.ت:نه بابا فکر نکنم به هر حال من دارم میرم کاغذ ها رو بچسبونم
تو چند تا کاغذ شماره جیمین رو زده بودم پایینش زده بودم
آقای پارک خجالت کشید که بگه به من گفت بهتون بگم هر وقت بهش زنگ بزنید بهتون وقت میده که باهاش خوشبگذرونید منظورم رو میدونید که خودم هم امتحان کردم خیلی خوب بود
میدونستم که هرزه تو مدرسه زیاده پس جواب میده بعدش هم از کجا میخوان بفهمن کار من بوده چسبوندم شون به دیوار و رفتم سر کلاس
نیم ساعت بعد
وسط های کلاس بودیم که خوابم گرفتم داشتم میخوابیدم که جیمین گفت:
جیمین:خانوم کیم دیشب داشتید چیکار میکردید که داره خوابتون میبره (پوزخند)
جوی:عههه ا.ت رو من میتونستی حساب کنی
(دوری=دختر هرزه گاو🗿)
دوری:راست میگه ا.ت چرا تنها تنها (خنده)
جیمین:بچه ها درسته من یچیزی گفتم دیگه بزرگش نکنید(جدی)
داشتیم درس میخوندیم که یهو تلفنش زنگ خورد و رفت بیرون اخجوننن پس جواب داد صداش از بیرون میومد که میگفت:
جیمین:نه خانوم خجالت بکشید
.....
جیمین:نخیر اشتباه گرفتید من نبودم
.....
جیمین:ول کنید دیگه حتما اشتباه گرفتید ای بابا
قط کرد و تا اومد تو کلاس زنگ تفریح خورد
ادامه دارد.....
شرط نمیزارم
#بی_تی_اس #نامجون #جین #شوگا #یونگی #آگوست_دي #هوسوک #جیهوپ #جیمین #تهیونگ #جونگکوک #کیپاپ #کیدراما
part:12
ا.ت:یک وقت تعارف نکنی 😒
جیمین:میدونی کی باید تعارف میکردم
ا.ت:کی؟
جیمین:موقعی که پات شکسته بود
ا.ت:ایشششش
خیلی گشنم بود برای همین تا مامانم غذا رو اورد مثل وحشی ها شروع کردم خوردن که یهو پرید گلوم داشتم میمردم که مامانم زد پشت کمرم
جیمین:یکم آروم تر (خنده)
ا.ت:گشنمه مرتیکه
جیمین:اگه من فردا هزار بار نیاوردمت پای تخته
ا.ت:من حالم خوب نیست نمیام مدرسه
جیمین:اون موقعی که فهش میدادی حالت خوب بود
ا.ت:یاااااا
یکماه بعد
سوزی:ا.ت این کار رو نکن تو همین دیروز پات رو از گچ در اوردی
ا.ت:برام مهم نیست
سوزی:آخه ممکنه بیوفته گردن میا چون همه میدونن که اون رو جیمین کراشه
ا.ت:نه بابا فکر نکنم به هر حال من دارم میرم کاغذ ها رو بچسبونم
تو چند تا کاغذ شماره جیمین رو زده بودم پایینش زده بودم
آقای پارک خجالت کشید که بگه به من گفت بهتون بگم هر وقت بهش زنگ بزنید بهتون وقت میده که باهاش خوشبگذرونید منظورم رو میدونید که خودم هم امتحان کردم خیلی خوب بود
میدونستم که هرزه تو مدرسه زیاده پس جواب میده بعدش هم از کجا میخوان بفهمن کار من بوده چسبوندم شون به دیوار و رفتم سر کلاس
نیم ساعت بعد
وسط های کلاس بودیم که خوابم گرفتم داشتم میخوابیدم که جیمین گفت:
جیمین:خانوم کیم دیشب داشتید چیکار میکردید که داره خوابتون میبره (پوزخند)
جوی:عههه ا.ت رو من میتونستی حساب کنی
(دوری=دختر هرزه گاو🗿)
دوری:راست میگه ا.ت چرا تنها تنها (خنده)
جیمین:بچه ها درسته من یچیزی گفتم دیگه بزرگش نکنید(جدی)
داشتیم درس میخوندیم که یهو تلفنش زنگ خورد و رفت بیرون اخجوننن پس جواب داد صداش از بیرون میومد که میگفت:
جیمین:نه خانوم خجالت بکشید
.....
جیمین:نخیر اشتباه گرفتید من نبودم
.....
جیمین:ول کنید دیگه حتما اشتباه گرفتید ای بابا
قط کرد و تا اومد تو کلاس زنگ تفریح خورد
ادامه دارد.....
شرط نمیزارم
#بی_تی_اس #نامجون #جین #شوگا #یونگی #آگوست_دي #هوسوک #جیهوپ #جیمین #تهیونگ #جونگکوک #کیپاپ #کیدراما
۱۳.۱k
۰۱ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.