کمیک
#کمیک
گروه خوناشام های کیوت و ترسناک پارت 7
که یهو ......
صدای جیغ جین اومد طوری اومد که حواسم پرت و شد و از پله ها سر خوردم و اومدم پایین . دستم گذاشتم رو کمرم و گفتم اییییییی کمرم که بقیه برگشتن منو نگاه کردن . که کوکی اومد سمتم و گفت
(مکالمه😃)
÷ا/ت حالت خوبه؟
¥نه ..... ایییییی .... جییینننن مگه چی شده که همچین جیغی میکشی؟؟؟؟
+ هیچی غذام سوخت
¥حالت خوبه؟ واسه یه غذا جیغ میکشی؟😐
÷هه ایشون جین نیستن مامی جین هستن 🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣
¥به خدا من تو عمرم یه همچین جیغی نکشیدم که تو کشیدی 🤣
+خفه شو کوک
÷خو راست میگم دیگه .... جیغت عین مامانا بود 🤣🤣🤣🤣
که یهو جین افتاد دنبال کوکی خیلی باحال از جین فرار میکرد
که یهو جیمین پاشد اومد پایین و دست منو گرفت و کمک کرد پاشم .... کمرمو گرفتم و با کمک جیمین رفتم رو مبل نشستم که جیمین گفت
~حالت خوبه؟
¥نه زیاد .... کمرم خیلی درد میکنه
~پاشو .... بریم رو تخت دراز بکش حالت بهتر میشه
¥باشه .....
جیمین دستم رو گرفت و کمکم کر. که بریم طبقه ی بالا
~همینجا بمون الان میرم و برات مسکن میارم ....
¥باشه ....
جیمین رفت و من به این فک افتادم که چرا جمین اینقد حواسش بهم هست ؟
نکنه عاشقم شده؟نه بابا اون کجا من کجا که بخواد عاشقم بشه .... تو همین فکرا بودم که جیمین اومد به یه قرص و لیوان اب
~بگیر .... اینو بخور مسکنه
¥ممنونم
لیوان رو دادم به جیمین و داشتم دراز می کشیدم و جیمین هم داشت از اتاق میرفت بیرون که :
~امممم .... ا/ت ؟
¥ بله؟
~چرا احساس میکنم صدات برام اشناست؟
¥خو چیزه .... من یه خواننده ام که تو اینستا پیج دارم و خیلی معروفم .... همین دیروز بود که اقای منیجر بهم زنگ زد و گف گروه بی تی اس پیشنهاد داده که باهاشون کار کنم .... که خو البته منم قبول کردم
~اها پس تو همون دختره هستی؟
¥اوهوم
~ولی واقعا صدای قشنگی داری ....
~م.... ممنون (خجالت میکشه و سرشو مینداره پایین )
جیمین رفت
و منم که از خجالت سرم پایین بود خیلی خر ذوق شدم .... الان چی شد(هیچی گلم الان یه چیزی گفت که قشنگ کیف کنی🤣)
الان .... الان جیمین ازم تعریف کرد؟
واییییییی خدااااا ....
تو همین فکرا بودم که کمر دردم رو فراموش کردم و خوابیدم
ادامه دارد ....
شرمنده هندونه های کیوت من 🍉🍡🩷
من امروز یه ذره حالم خوب نبود😔
بقیه اش رو فردا میزارم ولی طولانی تر میزارم
که جبران بشه 🍉🍡🩷
فعلا شبتون به خیر هندونه های کیوت من 🍉🍡🩷
#manager_myung
https://eitaa.com/LOVEMEMOON
https://harfeto.timefriend.net/16943900250525
گروه خوناشام های کیوت و ترسناک پارت 7
که یهو ......
صدای جیغ جین اومد طوری اومد که حواسم پرت و شد و از پله ها سر خوردم و اومدم پایین . دستم گذاشتم رو کمرم و گفتم اییییییی کمرم که بقیه برگشتن منو نگاه کردن . که کوکی اومد سمتم و گفت
(مکالمه😃)
÷ا/ت حالت خوبه؟
¥نه ..... ایییییی .... جییینننن مگه چی شده که همچین جیغی میکشی؟؟؟؟
+ هیچی غذام سوخت
¥حالت خوبه؟ واسه یه غذا جیغ میکشی؟😐
÷هه ایشون جین نیستن مامی جین هستن 🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣
¥به خدا من تو عمرم یه همچین جیغی نکشیدم که تو کشیدی 🤣
+خفه شو کوک
÷خو راست میگم دیگه .... جیغت عین مامانا بود 🤣🤣🤣🤣
که یهو جین افتاد دنبال کوکی خیلی باحال از جین فرار میکرد
که یهو جیمین پاشد اومد پایین و دست منو گرفت و کمک کرد پاشم .... کمرمو گرفتم و با کمک جیمین رفتم رو مبل نشستم که جیمین گفت
~حالت خوبه؟
¥نه زیاد .... کمرم خیلی درد میکنه
~پاشو .... بریم رو تخت دراز بکش حالت بهتر میشه
¥باشه .....
جیمین دستم رو گرفت و کمکم کر. که بریم طبقه ی بالا
~همینجا بمون الان میرم و برات مسکن میارم ....
¥باشه ....
جیمین رفت و من به این فک افتادم که چرا جمین اینقد حواسش بهم هست ؟
نکنه عاشقم شده؟نه بابا اون کجا من کجا که بخواد عاشقم بشه .... تو همین فکرا بودم که جیمین اومد به یه قرص و لیوان اب
~بگیر .... اینو بخور مسکنه
¥ممنونم
لیوان رو دادم به جیمین و داشتم دراز می کشیدم و جیمین هم داشت از اتاق میرفت بیرون که :
~امممم .... ا/ت ؟
¥ بله؟
~چرا احساس میکنم صدات برام اشناست؟
¥خو چیزه .... من یه خواننده ام که تو اینستا پیج دارم و خیلی معروفم .... همین دیروز بود که اقای منیجر بهم زنگ زد و گف گروه بی تی اس پیشنهاد داده که باهاشون کار کنم .... که خو البته منم قبول کردم
~اها پس تو همون دختره هستی؟
¥اوهوم
~ولی واقعا صدای قشنگی داری ....
~م.... ممنون (خجالت میکشه و سرشو مینداره پایین )
جیمین رفت
و منم که از خجالت سرم پایین بود خیلی خر ذوق شدم .... الان چی شد(هیچی گلم الان یه چیزی گفت که قشنگ کیف کنی🤣)
الان .... الان جیمین ازم تعریف کرد؟
واییییییی خدااااا ....
تو همین فکرا بودم که کمر دردم رو فراموش کردم و خوابیدم
ادامه دارد ....
شرمنده هندونه های کیوت من 🍉🍡🩷
من امروز یه ذره حالم خوب نبود😔
بقیه اش رو فردا میزارم ولی طولانی تر میزارم
که جبران بشه 🍉🍡🩷
فعلا شبتون به خیر هندونه های کیوت من 🍉🍡🩷
#manager_myung
https://eitaa.com/LOVEMEMOON
https://harfeto.timefriend.net/16943900250525
۳.۱k
۳۰ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.