داشتیم شام میخوردیم
داشتیم شام میخوردیم
ا ت: داداش چه خبر از جنیو بقیه حالشون خوبه؟
مینگ یو: اوهوم وری حسابی نگرانت بودن دیگه هر موقع هر جا میری حواستو جمع کن
ا ت: چشم
یانگ: هی ا ت دستبندت چه قشنگه
ا ت: ممنون بخاطره همین دسبنده گم شدم*خنده
ا ت: جیمین تو چرا غذا نمیخوری؟!
ویو جیمین
تمام مدت محوه ا ت بودم وقتی غذا میخورد عینه بچه میشد
جیمین: عام من نمیخورم سیرم*لبخند
شوگا زد به بازوم
شوگا: تو که داشتی از گشنگی میمردی
جیمین: چیزه وقتی رفتم بیرون یه چیزی خوردم
کوک: چقدر پررو واسه ی ماهم میخردی تازه نوشیدنیم نخریدی
جیمین: اگه نوشیدنیم میخریدم چی به تو میرسید تنها فقط بهت شیرموز میدادیم
کوک: هی من دیگه بچه نیستم
تهیونگ: اهان باشه تو خوبی
ا ت: هی بیخیال شما مثلا باید واسه برنامه اماده شین خیره سرتون دو روز دیگه مراسمه گرمیه میخواین کره رو با مشروب سر بلند کنین؟
جین: به عجب سخنی
نامجون: ایول ا ت
ا ت: بیخیال اهنگ اجرای گرمی چیه؟
نامجون: ما پارسال دینامیتو اجرا کردیم امسال میخوایم باترو اجرا کنیم
ا ت: اهان باترو شنیدم خب راستش اولین اهنگیه که ازتون شنیدم
کوک: جدا ینی مارو از اون موقعس میشناسی
ا ت: تغریبا
««««
مینگ یو: عومم ببینم شما خوابتون نمیاد
کوک: تازه اولای شبه ساعت...
کوک: ساعت 12 تازه
مینگ یو: من که میرم بخوابم
نامی: منم خوابم میاد
جین: منم قرص خوردم تا بخوتبم الان بیهوش میشم
تا مینگ یو میخواست بره برگشت
مینگ یو: راستی ا ت تو کجا میخوابی
ا ت: عام خب چند تا... اتاق داریم؟
جی هوپ: فقط 5
ا ت: خب منم پیشه یانگ میخوابم
یانگ: اما من پیشه چیز میخوابم
ا ت: چیز؟
یانگ: چیز دیگه؟
چی؟ منظورش تهیونگه؟
ا ت: عا نه نه نه نمیزارم
ا ت: عن نخور باید پیشه هم بخوابیم
یانگ: هاه خیله خب
ا ت: بی تربیت منحرف*زیر لب
تهیونگ: خب من مثله همیشه پیشه جیمین میخوابم
مینگ یو: باشه فقط نمیخوام که دردسر درست کنین
مینگ یو رفت.
کوک: ولی خب شما خوابتون میاد؟
شوگا: من که میرم
جی هوپ: خب منم کاری ندارم بکنم برم استراحت کنم
کوک: شبتون بخیر
شوگا: شب بخیر
و رفت
جی هوپ: شب بخیر
و رفت
کوک: شما چی؟
یانگ: تو خوابت میاد
ا ت: من؟! نه بابا
کوک: خوبه شما دوتا چی؟
تهیونگ: خب من تو جت زیاد خوابیدم... عومم نه من خوابم نمیاد
جیمین: باشه منم نمیخوابم
تهیونگ: خب میخوای چه دسته گلی به اب بدی؟
کوک بلند شدو رفت تو اشپز خونه
هممون بهش نگاه میکردیم
یانگ: داره چیکار میکنه؟
ا ت: نمـ.نمیدونم
بایه پلاستیکه مشکی برگشت حدس میزدم تو پلاستیک چیه
جیمین: اینا از کجا؟
کوک: هیسسسس اگه هیونگا بفهمن میکشنم
تهیونگ: خب ما حدایل نباید بدونیم این دوتا بطری از کدوم گوری اومده*اروم
کوک: دیگه.... وقتی داشتیم میومدیم هتل خریدم همتون سرگرم عکس گرفتن بودین
ا ت: داداش چه خبر از جنیو بقیه حالشون خوبه؟
مینگ یو: اوهوم وری حسابی نگرانت بودن دیگه هر موقع هر جا میری حواستو جمع کن
ا ت: چشم
یانگ: هی ا ت دستبندت چه قشنگه
ا ت: ممنون بخاطره همین دسبنده گم شدم*خنده
ا ت: جیمین تو چرا غذا نمیخوری؟!
ویو جیمین
تمام مدت محوه ا ت بودم وقتی غذا میخورد عینه بچه میشد
جیمین: عام من نمیخورم سیرم*لبخند
شوگا زد به بازوم
شوگا: تو که داشتی از گشنگی میمردی
جیمین: چیزه وقتی رفتم بیرون یه چیزی خوردم
کوک: چقدر پررو واسه ی ماهم میخردی تازه نوشیدنیم نخریدی
جیمین: اگه نوشیدنیم میخریدم چی به تو میرسید تنها فقط بهت شیرموز میدادیم
کوک: هی من دیگه بچه نیستم
تهیونگ: اهان باشه تو خوبی
ا ت: هی بیخیال شما مثلا باید واسه برنامه اماده شین خیره سرتون دو روز دیگه مراسمه گرمیه میخواین کره رو با مشروب سر بلند کنین؟
جین: به عجب سخنی
نامجون: ایول ا ت
ا ت: بیخیال اهنگ اجرای گرمی چیه؟
نامجون: ما پارسال دینامیتو اجرا کردیم امسال میخوایم باترو اجرا کنیم
ا ت: اهان باترو شنیدم خب راستش اولین اهنگیه که ازتون شنیدم
کوک: جدا ینی مارو از اون موقعس میشناسی
ا ت: تغریبا
««««
مینگ یو: عومم ببینم شما خوابتون نمیاد
کوک: تازه اولای شبه ساعت...
کوک: ساعت 12 تازه
مینگ یو: من که میرم بخوابم
نامی: منم خوابم میاد
جین: منم قرص خوردم تا بخوتبم الان بیهوش میشم
تا مینگ یو میخواست بره برگشت
مینگ یو: راستی ا ت تو کجا میخوابی
ا ت: عام خب چند تا... اتاق داریم؟
جی هوپ: فقط 5
ا ت: خب منم پیشه یانگ میخوابم
یانگ: اما من پیشه چیز میخوابم
ا ت: چیز؟
یانگ: چیز دیگه؟
چی؟ منظورش تهیونگه؟
ا ت: عا نه نه نه نمیزارم
ا ت: عن نخور باید پیشه هم بخوابیم
یانگ: هاه خیله خب
ا ت: بی تربیت منحرف*زیر لب
تهیونگ: خب من مثله همیشه پیشه جیمین میخوابم
مینگ یو: باشه فقط نمیخوام که دردسر درست کنین
مینگ یو رفت.
کوک: ولی خب شما خوابتون میاد؟
شوگا: من که میرم
جی هوپ: خب منم کاری ندارم بکنم برم استراحت کنم
کوک: شبتون بخیر
شوگا: شب بخیر
و رفت
جی هوپ: شب بخیر
و رفت
کوک: شما چی؟
یانگ: تو خوابت میاد
ا ت: من؟! نه بابا
کوک: خوبه شما دوتا چی؟
تهیونگ: خب من تو جت زیاد خوابیدم... عومم نه من خوابم نمیاد
جیمین: باشه منم نمیخوابم
تهیونگ: خب میخوای چه دسته گلی به اب بدی؟
کوک بلند شدو رفت تو اشپز خونه
هممون بهش نگاه میکردیم
یانگ: داره چیکار میکنه؟
ا ت: نمـ.نمیدونم
بایه پلاستیکه مشکی برگشت حدس میزدم تو پلاستیک چیه
جیمین: اینا از کجا؟
کوک: هیسسسس اگه هیونگا بفهمن میکشنم
تهیونگ: خب ما حدایل نباید بدونیم این دوتا بطری از کدوم گوری اومده*اروم
کوک: دیگه.... وقتی داشتیم میومدیم هتل خریدم همتون سرگرم عکس گرفتن بودین
۱۷.۸k
۱۲ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.