پارت هدیه

پارت هدیه

پارت دوم
لنا : ماری!
اوف لنا بسع من به کمک اون نیازی ندارم
۰وای چه مغرور
عمو تو میشه برس پی کارت؟
کارم؟
اوهوم
کارم تویییی
لنا :جونننن
لنا یه جوری میزنمت صدا سگ بدی
لنا:ببخشید
و ت عمو دنبال دردسر نباش برو!
. دردسر؟
آرع
اتفاقا دوسش دارم
همینو گف و من انداخت رو دستاش و بلندم کرد
هویییی چیکار میکنی بذارم زمین
. نه
با توام
. نه
لنا :رفیق انشالله خوشبخت شی با عموت من رفتم خدافیظ
لنا پارت میکنم
. هیس باید بریم انقدر تکون نخور
هوشش بذارم زمین
. نه
الان کجا میبری
. ماشینم
بخدا تا عمر داری از دستم باید فرار کنی
. عه باشه کوچولو
کوچولو عمته
دیدگاه ها (۰)

پارت هدیعپارت سوم. رسیدیموای ماشینومنو گذاشت زمین با دستام ی...

پارت هدیهپارت چهارم خدایی این کی بود؟اصلا ولش رفتم تو مامانم...

پارت اول""داشتم میرفتم که بلیط رو بگیرم تا با لنا بریم سوار ...

اونکیس ۱۹ ساله

پارت هدیهپارت پنجممنشی بابام:خانم...!؟ماری "ماری صدام کنین م...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط