پارت هدیع

پارت هدیع

پارت سوم
. رسیدیم
وای ماشینو
منو گذاشت زمین
با دستام یقشو گرفتم که چرا منو اوردی اینجا
. همین بود فک کردم واقعا میخوای بزنیم
همین کارم میکنم
و تا اینو گفتم یکی زدم در گوشش و با پای یکی برهنه راه افتادم که برم
. یهو از پشت بلندم کرد
. کوچولو مگه اینکه بذارم بری با این پات
پا من به ت هیچ دخلی ندارع اوکی
پس بذارم زمین
. گفت میذارمت بذار اول بریم ماشین بعد
نشستیم تو ماشین گفتم بنال
. چه بی ادب
حوصله ت یکی رو ندارم اگه کاری نداری میرم
. نه وایسا
ماشینو روشن کرد
کجا!؟
. خودت میفهمی
اوف
پیاده شد و برگشت
. بیا
این چیه
. یه جف کفش واسه پرنسسم
اوه کی ازت خواست اونوقت
. دلم
غلط کرده با ت
. عوض تشکرته؟
اوکی شماره کارت بده برات بزنم پولتو
. نمیخواد اوکی کجا بریم؟
یعنی چی
. خونت کجاس؟
نه انتظار داری واسه یه کفش بگم کجا زندگی میکنم به همین خیال باش
. باشه پرنسس میتونی بری
پیاده شدم و رفتم خونه
دیدگاه ها (۰)

پارت هدیهپارت چهارم خدایی این کی بود؟اصلا ولش رفتم تو مامانم...

پارت هدیهپارت پنجممنشی بابام:خانم...!؟ماری "ماری صدام کنین م...

پارت هدیهپارت دوملنا : ماری!اوف لنا بسع من به کمک اون نیازی ...

پارت اول""داشتم میرفتم که بلیط رو بگیرم تا با لنا بریم سوار ...

پارت ۴ فیک مرز خون و عشق

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط