مهدی رضازاده
استاد "مهدی رضازاده" شاعر، نویسنده و منتقد گیلانی، زادهی سال ۱۳۳۴ خورشیدی، در صومعهسرا، است.
(۶)
این جا
در انبوه سوگواران
گیاه بینام و تشنهام
که باد
خاکسترم را
دیوانهوار میجود.
(۷)
همهی درها را کوبیده است
همهی راهها را...
بیکفش
نه بر علفهای نرم
بر رشد خار بوتههای هرزه
با دست نمینویسد
که در رگهایش
گرمای خون نیست
خون
از رگ خودکار میگیرد
گرم نمیشود.
(۸)
باغهای جهان را دور میزنم
میزنی
میزنیم
تاک میشوی بیتاب
دور سرو میپیچی
مویز میشویم _ تنگاتنگ
اکنون شراب شدهای
شدهایم
شرب مدام
در جامهای لبالب
میچکم
چکیدهای
چک چک
میچکی
می.
(۹)
دهانم را دوختهاند
که نگویم
از بس نام تو را فریاد زدهام.
هر چه میچرخم
نمییابمت
کجای زمان
گم شدهای؟
گورهای بینام؟
پستوی نوشتهها؟
یا همان میدان بزرگ تهران
که نامت بر آن حک شد در همین ماه بهمن
در انتظار تو
قفسها تنگتر میشوند.
بیپرواتر از پروانهها
گرد هر گل میچرخم
نام تو از دهاناش میدمد.
نیستی
یا نمییابمت
دهانی ندارم
تا بخوانمت
اما بر هر دهان تنها نام تو است.
(۱۰)
دیدی چه شد؟...
از شاخه ریخت
پرندهی بینام
_ پر
...
گردآوری و نگارش:
#زانا_کوردستانی
(۶)
این جا
در انبوه سوگواران
گیاه بینام و تشنهام
که باد
خاکسترم را
دیوانهوار میجود.
(۷)
همهی درها را کوبیده است
همهی راهها را...
بیکفش
نه بر علفهای نرم
بر رشد خار بوتههای هرزه
با دست نمینویسد
که در رگهایش
گرمای خون نیست
خون
از رگ خودکار میگیرد
گرم نمیشود.
(۸)
باغهای جهان را دور میزنم
میزنی
میزنیم
تاک میشوی بیتاب
دور سرو میپیچی
مویز میشویم _ تنگاتنگ
اکنون شراب شدهای
شدهایم
شرب مدام
در جامهای لبالب
میچکم
چکیدهای
چک چک
میچکی
می.
(۹)
دهانم را دوختهاند
که نگویم
از بس نام تو را فریاد زدهام.
هر چه میچرخم
نمییابمت
کجای زمان
گم شدهای؟
گورهای بینام؟
پستوی نوشتهها؟
یا همان میدان بزرگ تهران
که نامت بر آن حک شد در همین ماه بهمن
در انتظار تو
قفسها تنگتر میشوند.
بیپرواتر از پروانهها
گرد هر گل میچرخم
نام تو از دهاناش میدمد.
نیستی
یا نمییابمت
دهانی ندارم
تا بخوانمت
اما بر هر دهان تنها نام تو است.
(۱۰)
دیدی چه شد؟...
از شاخه ریخت
پرندهی بینام
_ پر
...
گردآوری و نگارش:
#زانا_کوردستانی
۲.۲k
۲۹ مهر ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.