فیک کوک ( امید عشق) پارت ۳

رومو اونور کردم که بادیدن یک مرد خوش قیافه شوکه شدم . یکم که دقت کردم دیدم جونگ کوک و اونا هم پشت سرشن دوستاش یعنی جیمین و تهیونگ و جین هستن ( جونگ کوک دوست پسر قبلیه ا/ت هست که با یک دختر به اسم میا به ا/ت خیانت کرده و ا/ ت هم برای همین ازش جدا شد )
از زبان ا/ت :
سعی کردم نگاهمو ازش بردارم برای همین به لیا گفتم که میرم دستشویی . رفتم دستشویی داشتم دستم رو میشستم برگشتم برم که جونگ کوک جلوم ظاهر شد سکسکه ام گرفت داشتم میرفتم که برآید استایل بغلم کرد و برد پایین . دوستای جونگ کوک منو میشناختن ولی چرا نمیبینمشون ؟؟! هی با مشتای بی زورم میزدم به سینش و بهش با داد میگفتم بزارم پایین ولی انگار نه انگار که دارم باهاش حرف میزنم .
داشتیم از کنار لیا رد میشدیم انقدر داد زدم و صداش کردم . ولی چون صدای آهنگ بلند بود صدام رو نشنید
برای اینکه جونگ کوک ولم کنه داد زدم و گفتم : تو کی هستی ؟ من تورو نمیشناسم . میخوای منو بدزدی؟؟
وایساد و همونجور که تو بغلش بودم گفت : که نمیشناسی ها!؟ یک بلایی تو خونه به سرت بیارم که همش خودتو بهم آویزون کنی
با خودم گفتم یعنی....
دیدگاه ها (۰)

فیک کوک ( امید عشق ) پارت ۴

فیک کوک ( امید عشق ) پارت ۵

فیک کوک( امید عشق) پارت ۲

السا و دنیل💜💜💜😢😢

"سرنوشت "p,22...ا/ت : دوست دارم کوک ....کوک : من بیشتر پرنسس...

قلب یخیپارت ۱۰از زبان ا/ت:غذامون تموم شد منم میخواستم برم دس...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط