مافیای خشن پارت پانزدهم

که یهو یه مرد نزدیکش میشه و میگه

¥: به به چه دافی دوس نداری امشب زیرم ناله کنی؟

ات: برو گمشو بابا اه

مرده دست اتو میگیره و مچسبونتش به بدن خودش

ات: ولم کن مرتیکهه


ویو کوک:

یکم استرس داشتم چون میترسیدم پر****ده ی ات توسط یکی دیگه پا*****ره شهداشتم دنبال ات میگشتم که دیدم چسبیده به یه مرد سریع دستشو گرفتم و بردمش توی ماشین و با کلی سرعت حرکت کردم سمت خونه.



ویو ات:

میخواستم از مرده جدا شم که یهو کوک اومد دستمو گرفت و بردم تو ماشین و با سرعت حرکت کرد بدون هیچ حرفی یکم ترسیدم چون مادر پدرمم داشتن با سرعت رانندگی میکردن که تصادف کردنو کشته شدن برای همین به سرعت زیاد فوبیا داشتم




فلش بک خونه:



















ویو ات:

وقتی رسیدم منو برد تو اتاق خودش و پرتم کرد روی تخت

ات: چیکار میکنییی

که یهو......
دیدگاه ها (۱)

مافیای خشن پارت شانزدهم

مافیای خشن پارت هفده

مافیای خشن پارت چهاردهم

مافیای خشن پارت 13

عشق چیز خوبیه پارت ۱۲ بادیگارد اومد بادیگارد : قربان فهمیدم ...

عشق چیز خوبیه پارت ۱۰ویو کوکوقتی دیدم ات نیست به بادریگاردا ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط