مافیای خشن پارت چهاردهم

کوک براید استایل بغلش میکنه و میبرتش دم در اتاقش

کوک: برو اماده شووووو

ات: زور زورکی

کوک: اره

ات: اصلا نمیرم

کوک: بانوی محترم بروید و اماده شوید

ات: ایشش باشه حالا خدمتکار من

کوک: اتتتت

ات سریع میره تو اتاق درو میبنده

ویو کوک:

هعی خدا شیطونی های این بشر تمومی نداره که

(فلش بک شب)







کوک: ات اماده ای؟

ات: اره اره اومدم

کوک: چه زیبا شدی بانو

ات: میدونم

کوک: بریم(با خنده)

ات و کوک میرن توی یه تالار بزرگ

کوک: رسیدیم

ات: میبینم

کوک: خوب خوبه فهمیدم نابینا نیستی

ات: هه هه هه بی نمک

ات و کوک میرن توی تالار کوک میره پیش دوستاش ات هم کنارش وایساده بود

نامجون: ایشون کی هستن؟

کوک: خانومم

نامجون: خوشبختم

ات: همچنین

ات: کوک(با صدای کم)

کوک: جانم(با صدای کم)

ات: جانمو زهرمار تو تاحالا کی اینجوری حرف زدی (با صدای کم)

کوک: خب باشه بگو (با صدای کم

ات: من میرم یکم نوشیدنی بخورم(با صدای کم)

کوک: باشه برو(با صدای کم)

ات میره یکم نوشیدنی بخوره که یهو......
دیدگاه ها (۱)

مافیای خشن پارت پانزدهم

مافیای خشن پارت شانزدهم

مافیای خشن پارت 13

مافیای خشن پارت دوازدهم (بچه ها این پارت نصف پارت 13 توشه پس پارت 13 رو کم میزارم

رمان j_k

اسم رمان : jk ✨ ویو ی اتات: چییییی!!!!!! لارا : چ. چ. چی چی...

𝐀 𝐒𝐭𝐫𝐚𝐧𝐠𝐞𝐫 𝐂𝐚𝐥𝐥𝐞𝐝 𝐚 𝐅𝐫𝐢𝐞𝐧𝐝𝐏𝐚𝐫𝐭: 𝟏𝟐هنوز ویس مینا توی چت بود.ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط