وقتی که پرنسسم خوابه
ببخشید بچه ها من دیر کردم 😔
گوشیم از دستم افتاد
خداروشکر گلسش (نمیدونم درست نوشتم یا نه😅) شکست.
_کل عمارتو برات مشکی میکنم خوبه؟
چیزی مصرف کردی؟
_نه!
همین الانم عمارتت سفید مشکی
_اها میدونم ولی گفتم شاید کلا مشکی بخوای
نه مرسی
_باشه ...خب؟
خب که چی؟
_برو انور تر که منم بخوابم😅
نمیشه بری یه جای دیگه؟
_نه:|
اینجا توی این عمارت بزرگ واقعا اتاقی نیست که تو یا من توش بخوابیم؟
_چرا هست اینجا ۸ تا اتاق خواب داره البته اتاق یونتان رو حساب نکردم
یونتان کیه؟نکن اون بد بختم دزدیدی؟
_یونتان سگم احمق😐
وادفاک من از سگ مثل سگ میترسم 😂
_سگ که ترس نداره
برا من داره
_بعدشم من بجز یونتان مار هم دارم عقرب هم دارم یدونه ببر هم دارم البته توی باغ
اسکل باغ وحش زده:|
_یاع دارم میشنوما !!!
گفتم که بشنوی
_حقته الان یونتان رو صدا کنم
تهدید نکن
_میکنم خوبشم میکنم به وقتش تو هم
بی تربیت 😑مافیا انقدر بی شعور اخه؟
_اگه بی شعور بودم که الان توی بیمارستان زنان و زایمان بودی😌
ببند
(تهیونگ میوفته روی ا.ت)
داری چه غلطی میکنی ؟
_بهتره بس کنی چون اگه چیزی که میدونی بلند بشه پارت میکنه.
چیو میگی ؟(با ترس)
_یونتان
توی ذهن ا.ت(وادفاک فکردم 🔞میگه هوفف ا.ت کرم از خودته فقط باهاش نجنگ تا یه راه فرار پیدا کنی)
من خوابم میاد شب بخیر
_شب بخیر پرنسس کوچولو
تهیونگ و ات خوابیدن ا.ت با صدا تهیونگ بیدار شد
_نه خواهش میکنم این کارو نکن
بدن تهیونگ عرق کرده بود و تب داشت و داشت توی خواب گریه میکرد
یاعع بیدار شووو(وای اسمش چی بود؟اها یادم امد کیم تهیونگ)
اقایی کیم بیدار بشید
_لطفا این کارو نکنید
(با صدای فریاد بلند شد ،بادیگاردا هم سریع امدن داخل )
_فاکککک همش خواب بود همش خواب بود لعنت بهش ...همش خواب بود
اتفاقی افتاده ؟
@بادیگاردا
@ارباب مشکلی هست ؟
_نه برید بیرون
بلند شد و از مینی یخچال توی اتاق اب اورد
حالت بهتره تهیونگ
_اره بیبی
جان بیبی؟
_وقتی تو انقدر شیرین میگی تهیونگ نمیتونم بیبی صدات نکنم
باشه اقای کیم😒
_یاععع بزار یکم ذوق تهیونگ گفتنت رو بکنم
هر کاری دوست داری بکن اصلا
_اگه کاری که دوست داشته باشم رو بکنم مشکلی نداری ؟
(یکی از دکمه های لباسشو کند)
به جان جدم پا میشم اون پاییت میخوابما !
....
پارت نمیدونم چند🤣
شرط ها:
۵تا لایک
۲تا کامنت
گوشیم از دستم افتاد
خداروشکر گلسش (نمیدونم درست نوشتم یا نه😅) شکست.
_کل عمارتو برات مشکی میکنم خوبه؟
چیزی مصرف کردی؟
_نه!
همین الانم عمارتت سفید مشکی
_اها میدونم ولی گفتم شاید کلا مشکی بخوای
نه مرسی
_باشه ...خب؟
خب که چی؟
_برو انور تر که منم بخوابم😅
نمیشه بری یه جای دیگه؟
_نه:|
اینجا توی این عمارت بزرگ واقعا اتاقی نیست که تو یا من توش بخوابیم؟
_چرا هست اینجا ۸ تا اتاق خواب داره البته اتاق یونتان رو حساب نکردم
یونتان کیه؟نکن اون بد بختم دزدیدی؟
_یونتان سگم احمق😐
وادفاک من از سگ مثل سگ میترسم 😂
_سگ که ترس نداره
برا من داره
_بعدشم من بجز یونتان مار هم دارم عقرب هم دارم یدونه ببر هم دارم البته توی باغ
اسکل باغ وحش زده:|
_یاع دارم میشنوما !!!
گفتم که بشنوی
_حقته الان یونتان رو صدا کنم
تهدید نکن
_میکنم خوبشم میکنم به وقتش تو هم
بی تربیت 😑مافیا انقدر بی شعور اخه؟
_اگه بی شعور بودم که الان توی بیمارستان زنان و زایمان بودی😌
ببند
(تهیونگ میوفته روی ا.ت)
داری چه غلطی میکنی ؟
_بهتره بس کنی چون اگه چیزی که میدونی بلند بشه پارت میکنه.
چیو میگی ؟(با ترس)
_یونتان
توی ذهن ا.ت(وادفاک فکردم 🔞میگه هوفف ا.ت کرم از خودته فقط باهاش نجنگ تا یه راه فرار پیدا کنی)
من خوابم میاد شب بخیر
_شب بخیر پرنسس کوچولو
تهیونگ و ات خوابیدن ا.ت با صدا تهیونگ بیدار شد
_نه خواهش میکنم این کارو نکن
بدن تهیونگ عرق کرده بود و تب داشت و داشت توی خواب گریه میکرد
یاعع بیدار شووو(وای اسمش چی بود؟اها یادم امد کیم تهیونگ)
اقایی کیم بیدار بشید
_لطفا این کارو نکنید
(با صدای فریاد بلند شد ،بادیگاردا هم سریع امدن داخل )
_فاکککک همش خواب بود همش خواب بود لعنت بهش ...همش خواب بود
اتفاقی افتاده ؟
@بادیگاردا
@ارباب مشکلی هست ؟
_نه برید بیرون
بلند شد و از مینی یخچال توی اتاق اب اورد
حالت بهتره تهیونگ
_اره بیبی
جان بیبی؟
_وقتی تو انقدر شیرین میگی تهیونگ نمیتونم بیبی صدات نکنم
باشه اقای کیم😒
_یاععع بزار یکم ذوق تهیونگ گفتنت رو بکنم
هر کاری دوست داری بکن اصلا
_اگه کاری که دوست داشته باشم رو بکنم مشکلی نداری ؟
(یکی از دکمه های لباسشو کند)
به جان جدم پا میشم اون پاییت میخوابما !
....
پارت نمیدونم چند🤣
شرط ها:
۵تا لایک
۲تا کامنت
۱.۱k
۲۷ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.