عشق بی انتها

عشق بی انتها ²
پرش زمانی به یه هفته بعد
از زبان سه مین :
ایششش خدا اینقدر از دخترا کلاسمون بدم میاد همش عادتشونه بچبسن به آدم اما تنها دخترایی که سرشون تو لاک خودشون هست سانگ یونگ و سویونگ هست برام خیلی سؤال هست اصلا چرا من اسماشون و بلدم اما چرا اینقدر تو دل برو ان کجاشو تو دل برو هست سه مین دیونه شدی که یه دیقه نگاه ی چه مین کردم محو سویونگ شده بود یعنی دوتامون عاشقشون شدیم امکان نداره ایششش
استاد : خب اسم کسایی واسه اردو هستن رو به ترتیب نام میبرم
÷: دلت و صابون نزن ما دوتا نیستیم(اروم)
×: میدونم(اروم)
استاد: خب
پارک چه مین
پارک سه مین
لی سانگ یونگ
لی سویونگ
کیم یونا
چی مین هو
خب از کلاس ما همین ۶ نفر بودن الانم زنگ تفریح هست
×÷: (هنگ کردن بدبختا)
÷: یاااا الان من چی‌شنیدم
×: بگو که درست شنیدم
×÷: ما برگزیده شدیم هوراا (خوشحالی شون و نشون دادن)
+: چه مین شی
*: ها چیه
+: کدومشون و دوست داری
*: من هیچکدوم برایچی
+: دروغ نگو از قتی اومدن هشم محو یکیشون هستی
*: سویونگ و دوس دارم برایچی
+: خداروشکر
*: برایچی
+: چون من سانگ یونگ و دوس دارم
*: ای ناقلا حالا که اینجوری هست برو اطلاعاتشون رو جمع کن
+: ایشش اوکی