Part3

Part 3

ات : بله حتما

پرش زمانی به ۴ ساعت بعد

ات : وای کمرممم

کوک :؟؟؟

ات: اوه ببخشید

کوک : مشکلی نیست

کوک : خانم پارک ساعت کاری ۱۰ دقیقه دیگه تموم میشه میتونید زودتر برید

ات : مرسی خدافظ


(ویو ات )
زنگ زدم به داداشم چان گفت یه ربع دیگه میرسه صبر کردم که یهو آقای جئون اومد پیشم

کوک : هنوز نرفتی

ات : یه کم دیگه میرسه

کوک : میخوای برسو....

چان : ات من اینجام بیا بریم

ات : ببخشید اما من باید برم خدافظ

کوک : خدافظ (سرد)

(تو ماشین )

چان :اون کی پسره کی بود

ات : مدیرم آقای جئون

چان : زیاد نزدیکش نشوو

ات : براچی

چان : ازش خوشم نمیاد

ات : مگه من بچم

چان : اره دیروز سر شکلان داشتی خودتو پاره میکردی

ات : خب اون شکلات مورد علاقم بود

چان : هعی از دست تو


ات : حال مامان خوبه

چان : اره ولی قرصاش داره تموم میشه

ات : هوم باید برم پاره وقتم هم کار کنم

چان : هوم من یسری از قرصاشو خریدم ولی یسری دیگش مونده پولام ته کشید قشنگ

ات : دکتر گفته عملش رو باید یه ماه دیگه انجام بدیم

چان : من ۵ هزار دلار از کجا در بیارم

ات : هوم باید یه فکری بکنیم

چان : مجبوریم دوتایم مون بغل شغل آمون کار پاره وقتم انجام بدیم

ات :هوم اره


(رسیدن خونه )


ات : ماماننن

م. ا : سلام دخترم بگو که قبول شدی


ات : ارهههه

م.ا : اوه باید جشن بگیریم بیان امشب باربیکو
درست کنیم

ات : عومم چرا که نه


(ویو ات )
غذا خوردیم من رفتم تو اتاقم و ...
دیدگاه ها (۲)

Part4

Part5

Part 2

Part 1

سه پارتی از هان: (وقتی عضو نهمی دعواتون میشه و توی کنسرت مجب...

the other side of the world

سناریو: (وقتی که....)معلم: بله...و از این به بعد من معلم ریا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط