رمان دنیای من
رمان دنیای من
پارت ۸
ارسلان، من میرم بخوابم توام بیا بگیر بخواب ساعت ۱۲
دیانا، باشه رفت خوابید منم بعد چند دقیقه رفتم بخوابم اما خوابم نبرد گفتم بزار پاشم لباس هایی که خردیم رو جابجا کنم
اتاقش یه کمد داشت در کمد رو باز کردم که لباس های کوله شده ریخت بیرون ای بابا لباس ها رو تا کردم بعد لوازم آرایشی ها وعطر هامو چیدم و عطر ها و وسایل ارسلان هم مرتب کردم همه چی رو درست کردم و رفتم روی تخت خوابیدم
ارسلان، صبح بیدار شدم با اتاق تمیز روبه رو شدم در کمد و که باز کردم همه چی مرتب و تا شده بود لباس های خودش و منو تا کرده بود ناگهانی لبخندی زدم یه تیشرت و یه شلوار لی ورداشتم وپوشیدن رفتم سمت میز که دیدم عطر های من عطر های خودش با لوازم آرایشی ها شو چیده از این همه سلیقه اش خوشم اومد قربون اون سلیقه ات بشم من
وجدان، این بار چندمه میگم هواست باشه
ارسلان، ای بابا چقدر بگم برو
وجدان، من هشدار لازم رو دادم فعلا خدافظ
ارسلان، برو دیگه
رفتم سرکار ساعت ۷ خواستم برگردم یکی از دوستامزنگ زد گفت بیا بریم پارتی منم نه نگفتم
رفتم انقدر مشروب خوردم که سرم گیج میرفت سوار ماشین شدم رسیدم خونه دیانا رو مبل دیدم رفتم سمتش
دوتا پارت طولانی به مناسبت ۷۰ تایی مون دوست داشتید 😘❓️
پارت ۸
ارسلان، من میرم بخوابم توام بیا بگیر بخواب ساعت ۱۲
دیانا، باشه رفت خوابید منم بعد چند دقیقه رفتم بخوابم اما خوابم نبرد گفتم بزار پاشم لباس هایی که خردیم رو جابجا کنم
اتاقش یه کمد داشت در کمد رو باز کردم که لباس های کوله شده ریخت بیرون ای بابا لباس ها رو تا کردم بعد لوازم آرایشی ها وعطر هامو چیدم و عطر ها و وسایل ارسلان هم مرتب کردم همه چی رو درست کردم و رفتم روی تخت خوابیدم
ارسلان، صبح بیدار شدم با اتاق تمیز روبه رو شدم در کمد و که باز کردم همه چی مرتب و تا شده بود لباس های خودش و منو تا کرده بود ناگهانی لبخندی زدم یه تیشرت و یه شلوار لی ورداشتم وپوشیدن رفتم سمت میز که دیدم عطر های من عطر های خودش با لوازم آرایشی ها شو چیده از این همه سلیقه اش خوشم اومد قربون اون سلیقه ات بشم من
وجدان، این بار چندمه میگم هواست باشه
ارسلان، ای بابا چقدر بگم برو
وجدان، من هشدار لازم رو دادم فعلا خدافظ
ارسلان، برو دیگه
رفتم سرکار ساعت ۷ خواستم برگردم یکی از دوستامزنگ زد گفت بیا بریم پارتی منم نه نگفتم
رفتم انقدر مشروب خوردم که سرم گیج میرفت سوار ماشین شدم رسیدم خونه دیانا رو مبل دیدم رفتم سمتش
دوتا پارت طولانی به مناسبت ۷۰ تایی مون دوست داشتید 😘❓️
۸.۰k
۲۷ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.