tell me daddy
tell me daddy
P11 ( آخر )
_______________________________.
در و شکوندم و وارد شدم
اون واقعا رونا بود
یجا نشسته بود و چشماش رو گرفته بود و فقط گریه میکرد
و پسر ها دورش جمع بودن
منو که دیدن به سمتم هجوم اوردن
همشونو زدم طوری که دستم خونی شده بود
پیش رونا نشستم
جیمین: رونا .....رونا
رونا: ولم کنید عوضی ها
جیمین: رونا منم جیمین
چشماشو باز کرد وقتی منو دید خودشو پرت کرد توی بغلم
محکم بغلش کردم
براید استایل بغلش کردم و بیرون رفتم سوار ماشین شدم و راه افتادیم
راننده داشت رانندگی میکرد و منو رونا صندلی پشت نشسته بودیم
رونا توی خواب بود
به خودم نزدیک ترش کردم امکان نداشت اون خ.یانت کنه
به تهیونگ زنگ زدم عکسو واسش فرستادم تا ببینه فرستادنده کیه
رسیدیم پیاده شدم و رونا رو بغل کردم رفتیم توی خونه و گزاشتمش روی تخت
بعد چند مین تهیونگ پیامک داد که فرستادنده به اسم چوی کاریناست
پس واقعا اون فرستاده دختره ی ه.ر.ز.ه
یه بلایی سرت میارم که خودت به غلط خودن
بیوفتی
چشمای رونا تکون خورد بهش نزدیک شدم
بالاخره چشماش رو باز کرد وقتی منو دید
به گریه افتاد و بغلم کرد
رونا: جیمین منو ترک نکن من هیچ کسی و ندارمم
جیمین: بیبی گرل من گریه نکن، من دوباره اشتباه کردم ولی جبران میکنم دیگه هیچ وقت بهت شک نمیکنم قول میدم
رونا: قول میدی؟؟
جیمین: اره کیوتچم
بهش نزدیک شدم دیگه نمیتونستم تحمل کنم
صورتمو نزدیکش کردم و ل.با.م رو روی ل.با.ش گزاشتم
*پایاننننن
دوستان نظر می خوام
یه فیک دارم مینویسم به نظرتون اسم دخترو آت بزارم یا اسم دیگه ای؟؟؟
P11 ( آخر )
_______________________________.
در و شکوندم و وارد شدم
اون واقعا رونا بود
یجا نشسته بود و چشماش رو گرفته بود و فقط گریه میکرد
و پسر ها دورش جمع بودن
منو که دیدن به سمتم هجوم اوردن
همشونو زدم طوری که دستم خونی شده بود
پیش رونا نشستم
جیمین: رونا .....رونا
رونا: ولم کنید عوضی ها
جیمین: رونا منم جیمین
چشماشو باز کرد وقتی منو دید خودشو پرت کرد توی بغلم
محکم بغلش کردم
براید استایل بغلش کردم و بیرون رفتم سوار ماشین شدم و راه افتادیم
راننده داشت رانندگی میکرد و منو رونا صندلی پشت نشسته بودیم
رونا توی خواب بود
به خودم نزدیک ترش کردم امکان نداشت اون خ.یانت کنه
به تهیونگ زنگ زدم عکسو واسش فرستادم تا ببینه فرستادنده کیه
رسیدیم پیاده شدم و رونا رو بغل کردم رفتیم توی خونه و گزاشتمش روی تخت
بعد چند مین تهیونگ پیامک داد که فرستادنده به اسم چوی کاریناست
پس واقعا اون فرستاده دختره ی ه.ر.ز.ه
یه بلایی سرت میارم که خودت به غلط خودن
بیوفتی
چشمای رونا تکون خورد بهش نزدیک شدم
بالاخره چشماش رو باز کرد وقتی منو دید
به گریه افتاد و بغلم کرد
رونا: جیمین منو ترک نکن من هیچ کسی و ندارمم
جیمین: بیبی گرل من گریه نکن، من دوباره اشتباه کردم ولی جبران میکنم دیگه هیچ وقت بهت شک نمیکنم قول میدم
رونا: قول میدی؟؟
جیمین: اره کیوتچم
بهش نزدیک شدم دیگه نمیتونستم تحمل کنم
صورتمو نزدیکش کردم و ل.با.م رو روی ل.با.ش گزاشتم
*پایاننننن
دوستان نظر می خوام
یه فیک دارم مینویسم به نظرتون اسم دخترو آت بزارم یا اسم دیگه ای؟؟؟
۱۱.۰k
۰۱ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.