درد را میتوان در کودک یمنی جست، درد را میتوان در چهره کود
درد را میتوان در کودک یمنی جست، درد را میتوان در چهره کودکان کار دید، درد را میتوان در بین قهقهه های یک دخترک یافت، درد را میتوان در بین نخ های دود شده سیگار یک پسرک پیدا کرد، درد میتواند در بین خنده های کودکی باشد که حال به جای بازیگوشی های کودکی اش با بیماری سرطانی اش مبارزه می کند و حتی درد میتواند مال مادر یک شهید باشد یا میتوان مال کودکی باشد که پول های درون قلکش را برای رفع درمان پدرش جمع کرده است، درد می تواند مال پدری باشد که غصه این را می خورد چطور شکم خانواده اش را سیر کند و چطور پول دانشگاه دخترش را بدهد، درد می تواند مال مادری باشد که به جای بیرون رفتن و گشتن، روزها برای دریافت کمی پول خانه های دیگران را تمیز میکند یا دستشویی های دیگران و هتل ها را برق می اندازد و شب ها با درد دست های پینه بسته اش تا صبح شب زنده داری می کند، درد را هرچه قدر هم بنویسی هرچه قدر فریادش بزنی هر چه قدر درد را بخوانی باز هم از آن سوی دیگرش درد خوانده می شود کاش یک روز برسد که همه درمان درد های یکدیگر باشیم کاش روزی برسد که هیچ بیماری بر روی تخت بیمارستان نباشد هیچ کودک کاری نباشد هیچ پدری محتاج پول و.. نباشد،هیچ بچه ای غصه فردایش را نخورد هیچکس قلب هیچکس را نشکند و بدان که روزی خواهد آمد که هیچ دردی وجود ندارد من به این روز اعتقاد دارم.
#دست_نوشته_های_من#خط_خطی_های_محی#محی#نوشته#یادگاری#درد#درمان#متن#خاطره#خط_خطی#نویسنده#محمد#رئیسی#نوشتن#کودکان#کار#پول#روزگار#امیدوارم#دست_نوشته_های_محی
#دست_نوشته_های_من#خط_خطی_های_محی#محی#نوشته#یادگاری#درد#درمان#متن#خاطره#خط_خطی#نویسنده#محمد#رئیسی#نوشتن#کودکان#کار#پول#روزگار#امیدوارم#دست_نوشته_های_محی
۳.۹k
۲۷ خرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.