فیک شوگا
فیک شوگا
گذر سال
پارت ۲۶
.
.
چند ساعت بعد
ویو تهیونگ
الان چند ساعتی بود که ا.ت داخل اتاق عمل بود شوگا حالش اصلا خوب نبود از قیافش مشخصه من تا حالا ندیده بود شوگا اشک بریزه ولی الان یه گوشه نشسته و آروم آروم درحال اشک ریختنه میفهمم حالشو
پرستار از اتاق اومد بیرون
تهیونگ:پرستار چیشد حالش خوبه
پرستار:حالش خوبه حال قلبشونم خوبه الآنم بیهوش هستن عمل هم موفقیت آمیز بود
شوگا که اینو شنید حالش چند برابر خوب شد و گفت :ممنونم
پرستار رفت
شوگا:تهیونگ ا.ت قبل از اینکه بره اتاق عمل به من چیزی گفت
تهیونگ:چی گفت
شوگا: گفت که بخشیدمت هم تورو هم بچه هارو
تهیونگ:وقتی گفت ا.ت منو بخشیده لبخندی روی لبام نشست ..یعنی منو بخشیده
شوگا:اره فقط میمونه که ازش معزرت خواهی کنین هم تو هم بچه ها و جیمین و صدا کن بگو کار مهم دارم باهاش
تهیونگ:رفتم پیش بچه ها جیمین برو شوگا کارت داره
جیمین:باشه
جیمین رفت
شوگا:بیا اینجا کارت دارم
جیمین:اومدم
شوگا:ببین ا.ت میدونه ما مافیاایم و از این بدتر اینکه خودش وارث بزرگترین مافیای کل جهان
یعنی پدر تهیونگ و ا.ت همون بزرگترین مافیا هست که هیچکس تاحالا ندیدتش
و مهم تر از اون که دخترعموم جیا هم مافیا هست و میخواد به ما حمله کنه و از اونور دستش با بکهیون تو یه کاسست و قراره دوتایی به ما حمله کنن اینارو همرو ا.ت بهم گفته گفت که مواظب خودمو خودت باشیم خب الان فقط به بچه ها بگو آماده باشن و بادیگارد مخفی واسه ما بزارن بقیه چیزارم پدر ا.ت ردیف میکنه
جیمین:بب.باشه
شوگا :خب پس برو تا بچه ها شک نکنن
جیمین :اوکی
شوگا ویو
هوفف اگه جیا حمله کنه خودم میکشمش و اتیشش میزنم و بچهیون هم زنده زنده آتیش میزنم طوری که التماسم کنن هه فکر کردن من احمقم نه اینطور خانوم کیم جیا
(خب شاید تعجب کنین که چرا گفت کیم جیا خب عمو و زنعمو شوگا واقعی نیستن و اونا مردن و اینا خودشونو جای اونا جا زدن قضیه از این قراره که عمو و زنعمو واقعی و دختر عموی واقعی شوگا مردن و اینا که دوستشون بودن خودشون جای اینا جا زدن و جیا دختر عموش نیست)
.
.
پایان پارت ۲۶
بچه ها فاینال داشتم به خاطر همین دیر شد تا ساعت ده هم بیرون بودیم خرید ببخشید که دیر شد♥️🩷♥️
🩷💜حمایت کنید قشنگا 🩷💜
شامم دیر شده برم بخورم بعد بیام پارت بعدی🩷
گذر سال
پارت ۲۶
.
.
چند ساعت بعد
ویو تهیونگ
الان چند ساعتی بود که ا.ت داخل اتاق عمل بود شوگا حالش اصلا خوب نبود از قیافش مشخصه من تا حالا ندیده بود شوگا اشک بریزه ولی الان یه گوشه نشسته و آروم آروم درحال اشک ریختنه میفهمم حالشو
پرستار از اتاق اومد بیرون
تهیونگ:پرستار چیشد حالش خوبه
پرستار:حالش خوبه حال قلبشونم خوبه الآنم بیهوش هستن عمل هم موفقیت آمیز بود
شوگا که اینو شنید حالش چند برابر خوب شد و گفت :ممنونم
پرستار رفت
شوگا:تهیونگ ا.ت قبل از اینکه بره اتاق عمل به من چیزی گفت
تهیونگ:چی گفت
شوگا: گفت که بخشیدمت هم تورو هم بچه هارو
تهیونگ:وقتی گفت ا.ت منو بخشیده لبخندی روی لبام نشست ..یعنی منو بخشیده
شوگا:اره فقط میمونه که ازش معزرت خواهی کنین هم تو هم بچه ها و جیمین و صدا کن بگو کار مهم دارم باهاش
تهیونگ:رفتم پیش بچه ها جیمین برو شوگا کارت داره
جیمین:باشه
جیمین رفت
شوگا:بیا اینجا کارت دارم
جیمین:اومدم
شوگا:ببین ا.ت میدونه ما مافیاایم و از این بدتر اینکه خودش وارث بزرگترین مافیای کل جهان
یعنی پدر تهیونگ و ا.ت همون بزرگترین مافیا هست که هیچکس تاحالا ندیدتش
و مهم تر از اون که دخترعموم جیا هم مافیا هست و میخواد به ما حمله کنه و از اونور دستش با بکهیون تو یه کاسست و قراره دوتایی به ما حمله کنن اینارو همرو ا.ت بهم گفته گفت که مواظب خودمو خودت باشیم خب الان فقط به بچه ها بگو آماده باشن و بادیگارد مخفی واسه ما بزارن بقیه چیزارم پدر ا.ت ردیف میکنه
جیمین:بب.باشه
شوگا :خب پس برو تا بچه ها شک نکنن
جیمین :اوکی
شوگا ویو
هوفف اگه جیا حمله کنه خودم میکشمش و اتیشش میزنم و بچهیون هم زنده زنده آتیش میزنم طوری که التماسم کنن هه فکر کردن من احمقم نه اینطور خانوم کیم جیا
(خب شاید تعجب کنین که چرا گفت کیم جیا خب عمو و زنعمو شوگا واقعی نیستن و اونا مردن و اینا خودشونو جای اونا جا زدن قضیه از این قراره که عمو و زنعمو واقعی و دختر عموی واقعی شوگا مردن و اینا که دوستشون بودن خودشون جای اینا جا زدن و جیا دختر عموش نیست)
.
.
پایان پارت ۲۶
بچه ها فاینال داشتم به خاطر همین دیر شد تا ساعت ده هم بیرون بودیم خرید ببخشید که دیر شد♥️🩷♥️
🩷💜حمایت کنید قشنگا 🩷💜
شامم دیر شده برم بخورم بعد بیام پارت بعدی🩷
۴.۷k
۲۰ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.