چشمان دریایی
چشمان دریایی
♡p2.
مطمئن باش هیچ وقت هیچ کس بار اول موفق نشده ، شکست ها هستن که ما را پیروز می کنند ...
ویو ات
با همین فکر ها وارد حیاط دانشگاه شدم یه چیزی عجیب بود یه حس جدید و ناامنی از تابلوی باغ که مثل اینه عمل میکرد پشت سرم رو نگاه کردم و...
بله داشتن تعقیبم میکردن و آشنا میزدن
منم سرعتم رو زیاد کردم و وقتی فهمیدم نزدیکن با همون سرعت برگشتم درسته از دار و دسته دشمنای بابام بودن قبل مرگ بابا و مامان چند باری دیده بودمشون تا برگشتم دست و پاشون رو گم کردن و تقریبا خورده بودن زمین پس بهترین موقع بود رفتم بالا سرشون و با اینکه خیلی نگران بودم خودم رو آروم و بی تفاوت نشون دادم و با خونسردی تمام پرسیدم :
= چرا این جایین؟ چه جوری وارد شدین ؟
^ به تو چه ما انتقالی های تازه ایم بعدم نباید اول بپرسی ما کی هستیم؟
= میدونی ، گفتن چو دانی و پرسی سوالت خطاست و من رابطه خوبی با اشتباه کردن ندارم
^ اگه میدونی ما کی هستیم چرا بلند داد نمیزنی ؟ ها ؟
= میخوای بلند داد بزنم ؟ باشه حتما !
ایییناااا جااااااا سووووو...
^ باشه باشه ساکت شو
= خوبه، حالا بگو چرا اینجایی ؟
^ بده اومدیم درس بخونیم ؟
= نه ولی فکر نمی کنم دوتا مرد ۲۷ و ۲۹ ساله که ۱۲ سال کارآموز نظامی بودن نیاز به درس و مدرسه داشته باشه
^ تو ...تو سن مارو از کجا میشناسی ها ؟
= من ؟ من دارم به وظیفه ام عمل می کنم
^ که اینطور ، خودت خواستی باهامون بیا ...
= من با شما ها هیج جا نمیام
^ بیا ببینم ، بچه پرو
= بچه خودتی ولم کن !!!
^ عمرا ...
و دست ات رو کشید دنبال خودش ...
بچه ها از اونجایی که چند وقت نکردم پار بزارم امروز ۳ تا میدارم :)♡
♡p2.
مطمئن باش هیچ وقت هیچ کس بار اول موفق نشده ، شکست ها هستن که ما را پیروز می کنند ...
ویو ات
با همین فکر ها وارد حیاط دانشگاه شدم یه چیزی عجیب بود یه حس جدید و ناامنی از تابلوی باغ که مثل اینه عمل میکرد پشت سرم رو نگاه کردم و...
بله داشتن تعقیبم میکردن و آشنا میزدن
منم سرعتم رو زیاد کردم و وقتی فهمیدم نزدیکن با همون سرعت برگشتم درسته از دار و دسته دشمنای بابام بودن قبل مرگ بابا و مامان چند باری دیده بودمشون تا برگشتم دست و پاشون رو گم کردن و تقریبا خورده بودن زمین پس بهترین موقع بود رفتم بالا سرشون و با اینکه خیلی نگران بودم خودم رو آروم و بی تفاوت نشون دادم و با خونسردی تمام پرسیدم :
= چرا این جایین؟ چه جوری وارد شدین ؟
^ به تو چه ما انتقالی های تازه ایم بعدم نباید اول بپرسی ما کی هستیم؟
= میدونی ، گفتن چو دانی و پرسی سوالت خطاست و من رابطه خوبی با اشتباه کردن ندارم
^ اگه میدونی ما کی هستیم چرا بلند داد نمیزنی ؟ ها ؟
= میخوای بلند داد بزنم ؟ باشه حتما !
ایییناااا جااااااا سووووو...
^ باشه باشه ساکت شو
= خوبه، حالا بگو چرا اینجایی ؟
^ بده اومدیم درس بخونیم ؟
= نه ولی فکر نمی کنم دوتا مرد ۲۷ و ۲۹ ساله که ۱۲ سال کارآموز نظامی بودن نیاز به درس و مدرسه داشته باشه
^ تو ...تو سن مارو از کجا میشناسی ها ؟
= من ؟ من دارم به وظیفه ام عمل می کنم
^ که اینطور ، خودت خواستی باهامون بیا ...
= من با شما ها هیج جا نمیام
^ بیا ببینم ، بچه پرو
= بچه خودتی ولم کن !!!
^ عمرا ...
و دست ات رو کشید دنبال خودش ...
بچه ها از اونجایی که چند وقت نکردم پار بزارم امروز ۳ تا میدارم :)♡
۳.۰k
۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۳