•وقتی برات اهنگ نوشته...•
•وقتی برات اهنگ نوشته...•
🐱 #لینو 🐱
چند ماهی بود که لینو بهت اعتراف کرده بود ولی هنوز جوابشو نداده بودی...
توهم دوسش داشتی ولی از قرار گذاشتن باهاش میترسیدی که طرفداراتون ازتون حمایت نکنن..
.
با هیونجین و فلیکس از سالن رقص بیرون اومده بودید و داشتید به سمت خوابگاه حرکت میکردین...
تو ماشین نشسته بودی که فلیکس موزیکی پلی کرد
فلیکس: ا/ت این اهنگ جدید لینو هیونگه بهش گوش دادی؟
+وای نه اصلا وقت نکرده بودم..خوب شد باز کردی
هیونجین: شنیدم این اهنگو برای یه شخص خاص ساخته..
با این حرفش تعجب کردی
+چی...واقعا؟ چه جالب..
همش به این فکر میکردی که اون شخص ممکنه کی باشه ولی همینجوری که داشت موزیک پلی میشد متوجه لیریکش شدی..
کم کم داشتی میفهمی که این موزیکو برای تو ساخته ولی نمیخواستی باور کنی
حرفایی که تو موزیک استفاده میشد رو بارها و بار ها بهت گفته بود.. وقتی به خوابگاه رسیدید هنوز ذهنت پر از جملاتی بود که تو اهنگ خونده میشد و گویا باعث اگاهیت شده بود که بفهمی داری چیکار میکنی
به محض اینکه در ماشین باز شد سریع از ماشین پیاده شدی و وارد خوابگاه شدی
به سمت اتاق لینو دویدی و در رو زدی
نمیدونستی داری چیکار میکنی فقط میخواستی احساسات واقعیت رو بهش بگی..
اینکه توهم چقدر دوسش داری..متاسفی که منتظر گذاشتیش و ...
چند ثانیه بعد در توسط لینو باز شد
_ا/ت...چیشــ..
بدون اینکه بزاری جمله اش تموم شه همینطوری که نفس نفس میزدی سوالی بهش نگاه کردی
+این..این اهنگ جدیدت..
لینو که متوجه منظورت شده بود گفت _هوم..درسته..این اهنگ برای توعه
با شنیدن این حرف لبخندی زدی و بلافاصله روی نوک پاهات وایسادی و لباتو روی لبای نرمش گذاشتی
لینو برای چند ثانیه سر جاش خشک شد ولی کم کم دستاشو دورت حلقه کرد و تو رو داخل اتاق برد و شروع به بوسیدن متقابلت کرد..
چند ثانیه بعد که هم جدا شدید چهره هاتون تو فاصله ی کم روبه روی هم قرار داشت چند ثانیه با تردید مکث کردی ولی یهو هرچی تو دلت بود رو گفتی
+لینو..من...راستش منم دوستت دارم
+ولی متاسفام..واقعا متاسفام...با اینکه
خیلی وقته دوستت دارم جرعتش رو نداشتم که بهت بگم..
+من فقط...میترسیدم..
+میترسیدم که طرفدارامون راضی نباشن
سرت رو پایین انداخته بودی و جملاتو پشت سر هم میگفتی
لینو با شنیدن حرفات لبخند پر رنگی زد و اروم دستاشو قاب صورتت کرد تورو به خودش نزدیک تر کرد
_اشکال نداره..اشکال نداره
_من میفهمم که ممکنه چه فشاری روت باشه..
_ولی اینو یادت باشه..طرفدارای واقعی ما حتما از ما حمایت میکنن و لازم نیست نگرانش باشی
_منم بیشتر از چیزی که فکرشو کنی دوستت دارم
و با خوشحالی محکم بغلت کرد
🐱🐱🐱🐱🐱🐱🐱🐱🐱🐱🐱🐱🐱🐱🐱
#سناریو #تکپارتی #لی_مین_هو #استری_کیدز #اسکیز #Stray_kids #SKZ #fic #کیپاپ #kpop
🐱 #لینو 🐱
چند ماهی بود که لینو بهت اعتراف کرده بود ولی هنوز جوابشو نداده بودی...
توهم دوسش داشتی ولی از قرار گذاشتن باهاش میترسیدی که طرفداراتون ازتون حمایت نکنن..
.
با هیونجین و فلیکس از سالن رقص بیرون اومده بودید و داشتید به سمت خوابگاه حرکت میکردین...
تو ماشین نشسته بودی که فلیکس موزیکی پلی کرد
فلیکس: ا/ت این اهنگ جدید لینو هیونگه بهش گوش دادی؟
+وای نه اصلا وقت نکرده بودم..خوب شد باز کردی
هیونجین: شنیدم این اهنگو برای یه شخص خاص ساخته..
با این حرفش تعجب کردی
+چی...واقعا؟ چه جالب..
همش به این فکر میکردی که اون شخص ممکنه کی باشه ولی همینجوری که داشت موزیک پلی میشد متوجه لیریکش شدی..
کم کم داشتی میفهمی که این موزیکو برای تو ساخته ولی نمیخواستی باور کنی
حرفایی که تو موزیک استفاده میشد رو بارها و بار ها بهت گفته بود.. وقتی به خوابگاه رسیدید هنوز ذهنت پر از جملاتی بود که تو اهنگ خونده میشد و گویا باعث اگاهیت شده بود که بفهمی داری چیکار میکنی
به محض اینکه در ماشین باز شد سریع از ماشین پیاده شدی و وارد خوابگاه شدی
به سمت اتاق لینو دویدی و در رو زدی
نمیدونستی داری چیکار میکنی فقط میخواستی احساسات واقعیت رو بهش بگی..
اینکه توهم چقدر دوسش داری..متاسفی که منتظر گذاشتیش و ...
چند ثانیه بعد در توسط لینو باز شد
_ا/ت...چیشــ..
بدون اینکه بزاری جمله اش تموم شه همینطوری که نفس نفس میزدی سوالی بهش نگاه کردی
+این..این اهنگ جدیدت..
لینو که متوجه منظورت شده بود گفت _هوم..درسته..این اهنگ برای توعه
با شنیدن این حرف لبخندی زدی و بلافاصله روی نوک پاهات وایسادی و لباتو روی لبای نرمش گذاشتی
لینو برای چند ثانیه سر جاش خشک شد ولی کم کم دستاشو دورت حلقه کرد و تو رو داخل اتاق برد و شروع به بوسیدن متقابلت کرد..
چند ثانیه بعد که هم جدا شدید چهره هاتون تو فاصله ی کم روبه روی هم قرار داشت چند ثانیه با تردید مکث کردی ولی یهو هرچی تو دلت بود رو گفتی
+لینو..من...راستش منم دوستت دارم
+ولی متاسفام..واقعا متاسفام...با اینکه
خیلی وقته دوستت دارم جرعتش رو نداشتم که بهت بگم..
+من فقط...میترسیدم..
+میترسیدم که طرفدارامون راضی نباشن
سرت رو پایین انداخته بودی و جملاتو پشت سر هم میگفتی
لینو با شنیدن حرفات لبخند پر رنگی زد و اروم دستاشو قاب صورتت کرد تورو به خودش نزدیک تر کرد
_اشکال نداره..اشکال نداره
_من میفهمم که ممکنه چه فشاری روت باشه..
_ولی اینو یادت باشه..طرفدارای واقعی ما حتما از ما حمایت میکنن و لازم نیست نگرانش باشی
_منم بیشتر از چیزی که فکرشو کنی دوستت دارم
و با خوشحالی محکم بغلت کرد
🐱🐱🐱🐱🐱🐱🐱🐱🐱🐱🐱🐱🐱🐱🐱
#سناریو #تکپارتی #لی_مین_هو #استری_کیدز #اسکیز #Stray_kids #SKZ #fic #کیپاپ #kpop
۱۲.۷k
۲۰ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.