𝕡𝕒𝕣𝕥¹⁹
𝕡𝕒𝕣𝕥¹⁹
"ویو هان"
از خونه اومدم بیرون و طبق نقشه رفتم خونه فلیکس!
و تا شب کارای لازمو انجام دادیم! همینطور برای راحت تر شدن کار به هیونجین هم گفتیم تا بهمون کمک کنه!
"ویو ات"
پس از رفتن هان خیلی سریع یه دوش گرفتمو خیلی سریع آماده شدم و رفتم پایین!
و طبق معمول تهیونگ دم در منتظر بود اما ایندفعه بدون راننده!
سریع رفتم و کنار دستش نشستم!
بوی عطرش کل ماشینو پر کرده بود منو تحریک میکرد! اون بدن بی نقصش توی اون کت و شلوار مشکی چقدر دیدنی بود!
_بیبیم چطوره؟
+خوبم(خیلی سرد)
_هیچ خوشم نمیاد اینطوری باهام حرف بزنیا!!
+قراره کجا بریم؟
_یه جایی خیلی قشنگ ک فقط جای عاشقاس!
+باررررر! من نمیام! من با تو هیچ جا نمیام!
_ببینم تو قراره دستور بدی؟(عصبی)
سکوت کردم تا رسیدیم به یه مغازه لباس فروشی،
+چرا اومدی اینجا؟(باعصبانیت)
_به نظرت این لباسا مناسبه؟؟نع اصلا!
پوفی کشیدم و پیاده شدم!
تک به تک لباسارو میدید و از بینشون چند تارو انتخاب کرد تا برم بپوشم!
همه ی اون لباسا لختی بودن! آره من اینطوری لباسا رو دوست دارم اما اینا زیادی تو چشم بود! تهیونگ همیشه ازم میخواست واسش اینطوری لباس بپوشم و با کارام تحریکش کنم!
یه لباسو انتخاب کرد و خرید!
_اینطوری بهتره! حالا شدی بیبی خودم!
و یه بوسه روی لبام کاشت!
#فیک
#کمکم کنید
#بی تی اس
#استری کیدز
"ویو هان"
از خونه اومدم بیرون و طبق نقشه رفتم خونه فلیکس!
و تا شب کارای لازمو انجام دادیم! همینطور برای راحت تر شدن کار به هیونجین هم گفتیم تا بهمون کمک کنه!
"ویو ات"
پس از رفتن هان خیلی سریع یه دوش گرفتمو خیلی سریع آماده شدم و رفتم پایین!
و طبق معمول تهیونگ دم در منتظر بود اما ایندفعه بدون راننده!
سریع رفتم و کنار دستش نشستم!
بوی عطرش کل ماشینو پر کرده بود منو تحریک میکرد! اون بدن بی نقصش توی اون کت و شلوار مشکی چقدر دیدنی بود!
_بیبیم چطوره؟
+خوبم(خیلی سرد)
_هیچ خوشم نمیاد اینطوری باهام حرف بزنیا!!
+قراره کجا بریم؟
_یه جایی خیلی قشنگ ک فقط جای عاشقاس!
+باررررر! من نمیام! من با تو هیچ جا نمیام!
_ببینم تو قراره دستور بدی؟(عصبی)
سکوت کردم تا رسیدیم به یه مغازه لباس فروشی،
+چرا اومدی اینجا؟(باعصبانیت)
_به نظرت این لباسا مناسبه؟؟نع اصلا!
پوفی کشیدم و پیاده شدم!
تک به تک لباسارو میدید و از بینشون چند تارو انتخاب کرد تا برم بپوشم!
همه ی اون لباسا لختی بودن! آره من اینطوری لباسا رو دوست دارم اما اینا زیادی تو چشم بود! تهیونگ همیشه ازم میخواست واسش اینطوری لباس بپوشم و با کارام تحریکش کنم!
یه لباسو انتخاب کرد و خرید!
_اینطوری بهتره! حالا شدی بیبی خودم!
و یه بوسه روی لبام کاشت!
#فیک
#کمکم کنید
#بی تی اس
#استری کیدز
۱۳.۱k
۲۷ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.