عشق جنگی من
پارت 8
+حقت بود
_باش خانم ا/ت برات دارم
+اوففف بیا رسیدیم باید بریم
_هومم
+حالا کجا میریم
_عمارت
+مگه اینجا هم عمارت داری
_اوهوم
+اوم فقط هرچه سریع تر بریم چون خستم
_باش
رسیدن
فلش بک ب عمارت
+سلام شما
_سلام دخترم من اجوما هستم
+از دیدنت ت خوشبختم
_بعد از دیدن من خوشبخت نیست
+یلا باشه
_اجوما و بقیه هرچی این خانم گفت بگین چشم فهمیدین
اجوما و خدمتکارا:چشم
+من برم بخوابم خستمه
_برم مم برم دوش بگیرم
ویو ا/ت از خواب بیدار شدم رفتم لباس پوشیدم تا برم شام بخورم (عکس لباس رو میزارم)
_سلام علیکم کوالا
+از لیدی به بیبی حالا هم شدیم کوالا درست.
_بله ولی همون لیدی هستی بیشتر بهت میخوره
+اگر دوست نداری این چنگال بره توی چشت ساکت باش
_اخخ چشم من با این چشم مخ کل دخترا رو میزنم
+کورش کنم که زیاد تو دید نباشی
_نع همو کار دارم باهاش
+منم هنو با پاهام کار دارم
_غذاتو بخور غذاتو بخور
خدمتکار :آقا بفرماید اینم شرایتون
+شراب گفتی
_نع
ویو ا/ت
وایسا این شراب چرا اینجوریه چرا رنگش فرق میکنه
+وایسا کوک نخور
_چیشده بیبی
+چرا اول خودتو نمیخورید خانم خدمتکار ها
_وایسا این چرا اینجوریه
ویو خدمتکار
وای فهمید زن کثافت قرار بود بکشمت یعنی داخلش بیهوش کننده ریختم تا بیهوش بشه و بعدش صبح ارباب بیدار شه ببینه نیست
_میشه بخوری لیا مگر نع
خدمتکار :چه چشم ارباب
خدمتکار خورد:چاره ای نداشتم اگر نمیخوردم ب دست نگهبانا ب فاک میرفتم(تو ذهنش گفت اینارو)
لیا افتاد
+میدونستم
_اون مرد
+اون داخلش بیهوش کننده ریخته بود تا منو بکشه
_نگهبانا
نگهابان:بله
_بکشینش
نگهابانا :چشم
+چرا کشتیش
_اون لیاقت زندگی نداره
+چرا
_ا فضولیش ب تو نیومده.
+حقت بود
_باش خانم ا/ت برات دارم
+اوففف بیا رسیدیم باید بریم
_هومم
+حالا کجا میریم
_عمارت
+مگه اینجا هم عمارت داری
_اوهوم
+اوم فقط هرچه سریع تر بریم چون خستم
_باش
رسیدن
فلش بک ب عمارت
+سلام شما
_سلام دخترم من اجوما هستم
+از دیدنت ت خوشبختم
_بعد از دیدن من خوشبخت نیست
+یلا باشه
_اجوما و بقیه هرچی این خانم گفت بگین چشم فهمیدین
اجوما و خدمتکارا:چشم
+من برم بخوابم خستمه
_برم مم برم دوش بگیرم
ویو ا/ت از خواب بیدار شدم رفتم لباس پوشیدم تا برم شام بخورم (عکس لباس رو میزارم)
_سلام علیکم کوالا
+از لیدی به بیبی حالا هم شدیم کوالا درست.
_بله ولی همون لیدی هستی بیشتر بهت میخوره
+اگر دوست نداری این چنگال بره توی چشت ساکت باش
_اخخ چشم من با این چشم مخ کل دخترا رو میزنم
+کورش کنم که زیاد تو دید نباشی
_نع همو کار دارم باهاش
+منم هنو با پاهام کار دارم
_غذاتو بخور غذاتو بخور
خدمتکار :آقا بفرماید اینم شرایتون
+شراب گفتی
_نع
ویو ا/ت
وایسا این شراب چرا اینجوریه چرا رنگش فرق میکنه
+وایسا کوک نخور
_چیشده بیبی
+چرا اول خودتو نمیخورید خانم خدمتکار ها
_وایسا این چرا اینجوریه
ویو خدمتکار
وای فهمید زن کثافت قرار بود بکشمت یعنی داخلش بیهوش کننده ریختم تا بیهوش بشه و بعدش صبح ارباب بیدار شه ببینه نیست
_میشه بخوری لیا مگر نع
خدمتکار :چه چشم ارباب
خدمتکار خورد:چاره ای نداشتم اگر نمیخوردم ب دست نگهبانا ب فاک میرفتم(تو ذهنش گفت اینارو)
لیا افتاد
+میدونستم
_اون مرد
+اون داخلش بیهوش کننده ریخته بود تا منو بکشه
_نگهبانا
نگهابان:بله
_بکشینش
نگهابانا :چشم
+چرا کشتیش
_اون لیاقت زندگی نداره
+چرا
_ا فضولیش ب تو نیومده.
۴.۸k
۲۳ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.