فیک وقتی عاشقت میشه پارت ۱۰

فیک وقتی عاشقت میشه پارت ۱۰

بعدز اینکه از مدرسه تعطیل شدیم دیدم تهیونگ و دختر عموش دارن باهم میرن
خیلی ناراحت شدم منم سری رفتم پیششون گفتم

من=تهیونگ میشه امشب به یه رستوران بریم

یونا =ولی تهیونگ قرار امشب با من بیاد بریم رستوران

من=نخیرم با من میاد

یونا=اصلا تهیونگ خودت انتخاب کن

تهیونگ=من با هیچ کدو متون نمیام

من=بیا دیدی چیکار کردی باعث شدی با منم نیاد

یونا=بروبابا کوچولو

من=نکه تو خیلی بزرگی

یونا=تهیونگ ولش کن بیا بریم

تهیونگ=لیا اگه کاری نداری من دیگ برم

من=نخیرم برو

تهیونگ=تو که ناراحت نشدی

مم=نه نشدم برو

تهیونگ=باشه خوشگلم خدافظ

من=خدافظ

من=حالا که تهیونگ نیومد منم با چاگیا میرم رستوران

بزار بهش زنگ بزنم

چاگیا=الو

من=سلام چاگیا میشه باهم بریم رستوران

چاگیا = باشه پس من حاظر میشم تو آدرسو بفرست

من=باشه میفرستم 🙃
یونا_ تهیونگ👇

یونا =تهیونگ میشه یه چیز بهت بگم

تهیونگ=خب اره بگو

یونا=میشه دوباره دوست پسرم شی میدونم من کار بدی کردم ولت کردم ببخشید قول میدم اگه دوست پسرم شی هیچ وقت ولت نکنم هیچ وقت

تهیونگ=یونا چرتو پرت نگو من خودم دوست دختر دارم

یونا =همون دختر اسکل

تهیونگ=درست حرف بزن

یونا =خوب باشه میشه امشب بریم رستوران

تهیونگ=ولی من که به اون گفتم نمیرم اگه بفهم ناراحت میشه

یونا=اونکه نمیفهم مصلا میخاد از کجا بفهم

تهیونگ=پس باشه بریم 😅

پارت بعدیشم ۱۵ تا لایک بخوره میزارم 👋🤣