تا در فلک عشق بچرخم به مدارت
تا در فلک عشق بچرخم به مدارت
خورشید تویی ذره منم حول و کنارت
مجنون شده ام دلبری ات را فتبارک
از آمدنت خانه ی دل گشت عمارت
بگذار که آرام بگیرد همه جانم
در لحظه ی دیدار من و چشم خمارت
وقتی که خبردار نبودی زخیالم
آن نرگس جادوت دلم برد به غارت
دیدی که چگونه پر پرواز گشودم
از شوق رها گشتن در باغ بهارت
در راه تو بسیار نشینند رقیبان
همچون من دیوانه کسی نیست دچارت
خورشید تویی ذره منم حول و کنارت
مجنون شده ام دلبری ات را فتبارک
از آمدنت خانه ی دل گشت عمارت
بگذار که آرام بگیرد همه جانم
در لحظه ی دیدار من و چشم خمارت
وقتی که خبردار نبودی زخیالم
آن نرگس جادوت دلم برد به غارت
دیدی که چگونه پر پرواز گشودم
از شوق رها گشتن در باغ بهارت
در راه تو بسیار نشینند رقیبان
همچون من دیوانه کسی نیست دچارت
۱.۸k
۱۳ مرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۴۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.