Part⁴¹
Part⁴¹
این پارتو زودتر گذاشتم🌝
ویو ات
گربه رو گذاشتم پایین و غذامو خوردم و رفتم توی اتاقم...امروز هیچ کاری نداشتم...رفتم روی تخت و دراز کشیدم..خوابم میومد ولی خوابم نمیبرد...بعد از چند مین که دیگه واقعا خوابم نمیبرد از روی تخت بلند شدم و حولمو برداشتم و رفتم حموم...حموممو کردم و رفتم بیرون..(حموم توی اتاقشه)خودمو خشک کردم و لباسمو پوشیدم..موهامو سشوار کشیدم و از اتاق رفتم بیرون..اون گربه اومد سمتم و بغلش کردم.رفتم توی سالن و روی مبل نشستم.تهیونگ و جیمین نبودن..شاید توی اتاق کارشونن..گربه کوچولو رو نازش کردم ...
+اسمتو چی بزارم...خب..برفی.دقیقا خودتی(لبخند)
که دیدم تهیونگ داره میاد سمتم
_سلام ات
+سلام عزیزم
_(نشست روی مبل)تمام برگه هامو جمع کردم میخوای دیگه از اینجا بریم؟
+نمیدونم..انتخابش با خودته
_(سرشو بوسید)مهربون(لبخند)
+(لبخند)راستی تهیونگ!
_؟
+وقتی که میخواستی با جیمین بیای آمریکا چرا با هواپیما رفتی اما وقتی منو یونا خواستیم بیایم با یه بشکن مارو رسوندی
_خب...جیمین هی اسرار میکرد با هواپیما بریم تا شیک و خفن بنظر بیایم
+آها...عجب دلیلی
_برو از خودش بپرس
+نه نه بهت اعتماد دارم(لبخند)
_خستم...
+منم..
_توکه کاری نکردی(خنده)
+میدونم ولی کلا خستم...
_(خنده)
+(سرشو گذاشت روی شونه ته)کی میخوایم بریم؟
_نمیدونم..اگه شد ⁵ روز دیگه
+چرا؟؟؟
_با هواپیما میخوایم بریم دیگه
+آها...اوک
_(خنده)کیوت
+من کیوت نیستم
_هستی
+نیستم
_هستی
+پوف....
_(خنده)راستی اسم گربتو چی میزاری؟
+گذاشتم..اسمش برفی باشه قشنگ میشه هوم؟
_آره
داشتم با ته حرف میزدم و میخندیدیم که یهو....
لایک:⁴⁰
کامنت:³⁵
این پارتو زودتر گذاشتم🌝
ویو ات
گربه رو گذاشتم پایین و غذامو خوردم و رفتم توی اتاقم...امروز هیچ کاری نداشتم...رفتم روی تخت و دراز کشیدم..خوابم میومد ولی خوابم نمیبرد...بعد از چند مین که دیگه واقعا خوابم نمیبرد از روی تخت بلند شدم و حولمو برداشتم و رفتم حموم...حموممو کردم و رفتم بیرون..(حموم توی اتاقشه)خودمو خشک کردم و لباسمو پوشیدم..موهامو سشوار کشیدم و از اتاق رفتم بیرون..اون گربه اومد سمتم و بغلش کردم.رفتم توی سالن و روی مبل نشستم.تهیونگ و جیمین نبودن..شاید توی اتاق کارشونن..گربه کوچولو رو نازش کردم ...
+اسمتو چی بزارم...خب..برفی.دقیقا خودتی(لبخند)
که دیدم تهیونگ داره میاد سمتم
_سلام ات
+سلام عزیزم
_(نشست روی مبل)تمام برگه هامو جمع کردم میخوای دیگه از اینجا بریم؟
+نمیدونم..انتخابش با خودته
_(سرشو بوسید)مهربون(لبخند)
+(لبخند)راستی تهیونگ!
_؟
+وقتی که میخواستی با جیمین بیای آمریکا چرا با هواپیما رفتی اما وقتی منو یونا خواستیم بیایم با یه بشکن مارو رسوندی
_خب...جیمین هی اسرار میکرد با هواپیما بریم تا شیک و خفن بنظر بیایم
+آها...عجب دلیلی
_برو از خودش بپرس
+نه نه بهت اعتماد دارم(لبخند)
_خستم...
+منم..
_توکه کاری نکردی(خنده)
+میدونم ولی کلا خستم...
_(خنده)
+(سرشو گذاشت روی شونه ته)کی میخوایم بریم؟
_نمیدونم..اگه شد ⁵ روز دیگه
+چرا؟؟؟
_با هواپیما میخوایم بریم دیگه
+آها...اوک
_(خنده)کیوت
+من کیوت نیستم
_هستی
+نیستم
_هستی
+پوف....
_(خنده)راستی اسم گربتو چی میزاری؟
+گذاشتم..اسمش برفی باشه قشنگ میشه هوم؟
_آره
داشتم با ته حرف میزدم و میخندیدیم که یهو....
لایک:⁴⁰
کامنت:³⁵
۱۰.۹k
۱۳ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.