part
part 244
کوبیدخواهش میکنم
جنیور نگاهش تغیر کرد با نفسای عمیق خودشو کنترل کرد و دوباره سر جاش نشست از جام بلند شدمو با کمی خم شدن از قاضی و بقیه عذرخواهی کردم و سر جام نشستم
سوزومه: ممنون (اروم )
قاضی:خب دادگاه رو شروع میکنیم خب خانوم ایوانز شما شاکی هستید
لیلی: بله
رابرت: چی چیو بله از چی شاکی الان مگه من چیکار کردم
قاضی: شما به دلیل تجاوز و کلاه برداری اینجا اومدین
رابرت: وات چی دارین میگین شما
قاضی اول با بحث تجاوز شروع میکنیم.... خانوم ایوانز لطفا بگید چه اتفاقی افتاده
لیلی: شب رفتم بار تا یکم حالو عوض شه داشتم میرقصیدم که ایشون اومدنو دستمو گرفتنو کلی داد کشیدن سر من که من دارم هر__زگی میکنم بعد منو بزور بردن داخل یه اتاق و...
رابرت: چی داری میگی با خودت...... اقا من اعتراض دارم
قاضی: اعتراضتون جایز نیست
لیلی: من مدرک و شاهد دارم
قاضی: بفرمایید
لیلی: فیلم دوربین مخفی اون اتاق رو دارم و شاهد هم اینجاست
قاضی: شاهد لطفاً بیاد جایگاه
یه نفر از جاش بلند شدو کنار لیلی وایستاد
شاهد: من کارمند اونجا هستم اون چیزی که این خانوم میگه رو تائید میکنم
قاضی: میتونی بشینی....... خب لطفا ویدیو رو پخش کنید
ویدیو از پرژکتور پخش شد با دیدنش دهنم باز شد چیزی که میدیدمو باور نمیکردم یعنی واقعا بهش تجاوز کرده
قاضی: خب اقای داونی نظرتون چیه
رابرت: اینا همشون سوتفاهم این دوست دخترم بود بخواطر این که همه داشتن نگاهش میکرد عصبانی شدم بردمش یمی از اتاقا ولی هیچ رابطه ای نداشتیم
لیلی: دروق میگه من این اقا رو بیشتر از چند بار ندیدمش حیف ویدیو تموم شده وگرنه میدید چطوری بزور باکلی کتک بهم تجاوز کرده
رابرت: چی داری میگی با خودت...... داره دروق میگه
قاضی: مدرکی هم دارید حرفتونو ثابت کنید
رابرت:........(سکوت)
قاضی چکشش رو زد
قاضی: خب میریم به محاکمه دوم
رابرت: محاکمه دوم؟ بابا ولمون کنین
لیلی: اقای قاضی من از این اقا یه خونه خریدم و ایشونم گفتن که چند روز ازم مهلت خواست که تخلیه کنه ولی دو هفته گذشته هنوز تخلیه نکرده و هر بار میرم بهش میگم تخلیه کنه با یه بهونه ای میندازتش عقب
رابرت: هی چی داری با خود میگی این کصشعرارو از کجا در میاری
لیلی: حالا یادتون هم نمیاد خونه رو فروختی
رابرت: من هیچی به تو نفروختم
قاضی: ولی مدارکات اینو نمیگه اقای داونی
رابرت: چه مدارکاتی اقای قاضی
قاضی: اینجا مبایعه نامه و سند خونه که به نام خانوم ایوانز انتقال دادید حتی مهر و امضاتون هم
کوبیدخواهش میکنم
جنیور نگاهش تغیر کرد با نفسای عمیق خودشو کنترل کرد و دوباره سر جاش نشست از جام بلند شدمو با کمی خم شدن از قاضی و بقیه عذرخواهی کردم و سر جام نشستم
سوزومه: ممنون (اروم )
قاضی:خب دادگاه رو شروع میکنیم خب خانوم ایوانز شما شاکی هستید
لیلی: بله
رابرت: چی چیو بله از چی شاکی الان مگه من چیکار کردم
قاضی: شما به دلیل تجاوز و کلاه برداری اینجا اومدین
رابرت: وات چی دارین میگین شما
قاضی اول با بحث تجاوز شروع میکنیم.... خانوم ایوانز لطفا بگید چه اتفاقی افتاده
لیلی: شب رفتم بار تا یکم حالو عوض شه داشتم میرقصیدم که ایشون اومدنو دستمو گرفتنو کلی داد کشیدن سر من که من دارم هر__زگی میکنم بعد منو بزور بردن داخل یه اتاق و...
رابرت: چی داری میگی با خودت...... اقا من اعتراض دارم
قاضی: اعتراضتون جایز نیست
لیلی: من مدرک و شاهد دارم
قاضی: بفرمایید
لیلی: فیلم دوربین مخفی اون اتاق رو دارم و شاهد هم اینجاست
قاضی: شاهد لطفاً بیاد جایگاه
یه نفر از جاش بلند شدو کنار لیلی وایستاد
شاهد: من کارمند اونجا هستم اون چیزی که این خانوم میگه رو تائید میکنم
قاضی: میتونی بشینی....... خب لطفا ویدیو رو پخش کنید
ویدیو از پرژکتور پخش شد با دیدنش دهنم باز شد چیزی که میدیدمو باور نمیکردم یعنی واقعا بهش تجاوز کرده
قاضی: خب اقای داونی نظرتون چیه
رابرت: اینا همشون سوتفاهم این دوست دخترم بود بخواطر این که همه داشتن نگاهش میکرد عصبانی شدم بردمش یمی از اتاقا ولی هیچ رابطه ای نداشتیم
لیلی: دروق میگه من این اقا رو بیشتر از چند بار ندیدمش حیف ویدیو تموم شده وگرنه میدید چطوری بزور باکلی کتک بهم تجاوز کرده
رابرت: چی داری میگی با خودت...... داره دروق میگه
قاضی: مدرکی هم دارید حرفتونو ثابت کنید
رابرت:........(سکوت)
قاضی چکشش رو زد
قاضی: خب میریم به محاکمه دوم
رابرت: محاکمه دوم؟ بابا ولمون کنین
لیلی: اقای قاضی من از این اقا یه خونه خریدم و ایشونم گفتن که چند روز ازم مهلت خواست که تخلیه کنه ولی دو هفته گذشته هنوز تخلیه نکرده و هر بار میرم بهش میگم تخلیه کنه با یه بهونه ای میندازتش عقب
رابرت: هی چی داری با خود میگی این کصشعرارو از کجا در میاری
لیلی: حالا یادتون هم نمیاد خونه رو فروختی
رابرت: من هیچی به تو نفروختم
قاضی: ولی مدارکات اینو نمیگه اقای داونی
رابرت: چه مدارکاتی اقای قاضی
قاضی: اینجا مبایعه نامه و سند خونه که به نام خانوم ایوانز انتقال دادید حتی مهر و امضاتون هم
- ۵.۷k
- ۰۵ اردیبهشت ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط