وقتی بهم خیانت کردی....
وقتی بهم خیانت کردی....
[Part][13]
از زبان
کوک:
بعد حرفی که زدم پشیمون شدم رفتم کافه با ایلین تا از ا/ت معذرت خواهی کنم رفتم پیش
میزش همین که منو ایلین رو دید از بینمون رد شد و بهمون تنه زد راستشو بخاین ناراحت نشدم چون من واقعا حرف بدی بهش زدم و از نقطه ضعفش بهش ضربه زدم پس میدونستم چنین رفتاری میکنه....
ا/ت تو دلش : لاشی عوضی داشتم تو دلم بهش فحش میدادم که رسیدم به کتابخونه واییی عررر من عاشق کتاب بودم رفتم و یه کتاب با ژانر ترسناک برداشتم..... تو اولین صحفه یه عکس ترسناک بود... اسم کتاب( لالا کن بچه جون)
چرا باید همچین اسمی داشته باشه هااا
بلند شدم و کتاب رو با خودم بردم به کلاس که
سایا پرسید این چیه..
ا/ت: یه کتاب ترسناک قراره بخونمش...
سایا: شب زیرتو خیس کردی مننمیام تمیز کنممم
ا/ت:زر مفت نزن
سایا: باشه اصن بیا شب بریم یه قبرستون
و اونجا اینکتاب رو بخونیم حال میده
( نویسنده حالا چرا قبرستون دوست داری بچم سکته کنه)
ا/ت: ترسیده بودم ولی به روی خودمنیاوردم باشع بریم ....سایا: اوکی شب ساعت ۲ میرم
ا/ت تو دلش: وای ا/ت اخه دختر مگه مغز نداری هاااااات
۳ساعت بعد
ا/ت: سایا بیا بریم دیگه بدووووووووووو
سایا: ارام باش حیوان جاننننن
ا/ت: من حیونم سایا( بغض)
سایا: نه فقط یه جوجه ریزه میزی هستی...
ا/ت: اوخیی پس کیوتم......
سایا: بله خانمکیم......ا/ت: باشه پس بریم انقد زر زر نکون( با حالت جدی) رفتیم خونه ساعت ۱ شب بود سایا گفت بیا بریم
ا/ت: سایا اخهه....سایا: باید بیای
رفتیم رسیدم به قبرستون و نشستیم در حال خوند بودیم که یه صدا اومد ...
ا/ت: اون چی بود......سایا: یا جد چی بوددددد
( خماری🤣😂 )
مهم تر از همه 👇
[ حمایت کنیداااااااااا ]
#BTS #Army #Taehyung #V #Jungkook #Jimin #J_hope #Jhope #RM #Jin #Suga #Ho_seok
#بی_تی_اس #آرمی #تهیونگ #وی #کیم_تهیونگ #جونگ_کوک #کوک #کوکی #جئون_جونگ_کوک #رمان #جیمین #موچی #پارک_جیمین #یونگی #شوگا #گربه #پیشی #مین_یونگی #جیهوپ #جانگ_هوسوک #هوسوک #آر_ام #نامجون #کیم_نامجون #جین #کیم_سوک_جین
[Part][13]
از زبان
کوک:
بعد حرفی که زدم پشیمون شدم رفتم کافه با ایلین تا از ا/ت معذرت خواهی کنم رفتم پیش
میزش همین که منو ایلین رو دید از بینمون رد شد و بهمون تنه زد راستشو بخاین ناراحت نشدم چون من واقعا حرف بدی بهش زدم و از نقطه ضعفش بهش ضربه زدم پس میدونستم چنین رفتاری میکنه....
ا/ت تو دلش : لاشی عوضی داشتم تو دلم بهش فحش میدادم که رسیدم به کتابخونه واییی عررر من عاشق کتاب بودم رفتم و یه کتاب با ژانر ترسناک برداشتم..... تو اولین صحفه یه عکس ترسناک بود... اسم کتاب( لالا کن بچه جون)
چرا باید همچین اسمی داشته باشه هااا
بلند شدم و کتاب رو با خودم بردم به کلاس که
سایا پرسید این چیه..
ا/ت: یه کتاب ترسناک قراره بخونمش...
سایا: شب زیرتو خیس کردی مننمیام تمیز کنممم
ا/ت:زر مفت نزن
سایا: باشه اصن بیا شب بریم یه قبرستون
و اونجا اینکتاب رو بخونیم حال میده
( نویسنده حالا چرا قبرستون دوست داری بچم سکته کنه)
ا/ت: ترسیده بودم ولی به روی خودمنیاوردم باشع بریم ....سایا: اوکی شب ساعت ۲ میرم
ا/ت تو دلش: وای ا/ت اخه دختر مگه مغز نداری هاااااات
۳ساعت بعد
ا/ت: سایا بیا بریم دیگه بدووووووووووو
سایا: ارام باش حیوان جاننننن
ا/ت: من حیونم سایا( بغض)
سایا: نه فقط یه جوجه ریزه میزی هستی...
ا/ت: اوخیی پس کیوتم......
سایا: بله خانمکیم......ا/ت: باشه پس بریم انقد زر زر نکون( با حالت جدی) رفتیم خونه ساعت ۱ شب بود سایا گفت بیا بریم
ا/ت: سایا اخهه....سایا: باید بیای
رفتیم رسیدم به قبرستون و نشستیم در حال خوند بودیم که یه صدا اومد ...
ا/ت: اون چی بود......سایا: یا جد چی بوددددد
( خماری🤣😂 )
مهم تر از همه 👇
[ حمایت کنیداااااااااا ]
#BTS #Army #Taehyung #V #Jungkook #Jimin #J_hope #Jhope #RM #Jin #Suga #Ho_seok
#بی_تی_اس #آرمی #تهیونگ #وی #کیم_تهیونگ #جونگ_کوک #کوک #کوکی #جئون_جونگ_کوک #رمان #جیمین #موچی #پارک_جیمین #یونگی #شوگا #گربه #پیشی #مین_یونگی #جیهوپ #جانگ_هوسوک #هوسوک #آر_ام #نامجون #کیم_نامجون #جین #کیم_سوک_جین
۲۱.۶k
۲۲ اسفند ۱۴۰۱