فیک عشق حقیقی
فیک عشق حقیقی
p1
یورا داخل دانشگاه کره درس میخوند و دختر ارومی بود استایل پسرونه ای داشت و در رشته هنر درس میخوند اون میخواست ایدل بشه مثل برادرش
اون دوستای کمی داشت روز اول دانشگاه با همون استایل پسرونش وارد دانشگاه میشه با یه کوله مشکی و کلاه و ماسکش. داشت همینطور قدم میزد و اهنگ گوش میداد که میخوره به چند تا دختر یورا سرشو بالا میکنه و معزرت میخواد و به راهش ادامه میده.....
یورا روی نیمکتی میشینه که یکی از پشت چشماشو میگره یورا چون دان ده کاراته داره دسته اون طرفو میگره و میندازه زمین که میبینه یون سو دوستشه
یون سو : چیکار میکنی یورا هنوز دست نکشیدی از این کارات؟!
یورا : معزرت خواهی کردم دیگه
یون سو : باشه
یورا : من باید برم دیرم شده فعلا
یون سو : فعلا
تنها دوست یورا یون سو بود
یورا وارد دانشکده هنر میشه و میره تو رختکن و لباس های تمرین رقصشو میپوشه هندزفری رو تو گوشش میزاره و اهنگ ران بولوو رو پخش میکنه که اهنگ برادرش و اعضای گروه برادرش هست.وشروع میکنه به رقصیدن بعضی از دخترا داشتن نگاش میکردن و میگفتن که چقدر خوب میرقصه!!
یورا اهنگش تموم میشه و میره یکم استراحت کنه میاد آب بخوره میخواست ماسکشو بکشه پایین که دید اون دخترا اونجا وایستادن و دارن تماشاش میکنن
میره تو رختکن و آب میخوره و لباساشو میپوشه و میره بیرون وقتی یورا میره اون دخترا شروع به حرف زدن پشت یورا میکنن حرف هایی مثل :
( اون دختره کیه فکر کرده خیلی باحاله هه)
«با خودش چی فکر کرده اومده دانشگاه کره؟»
*چرا صورتشو میپوشونه
_حتما خیلی زشته
*اره حتما
+حالا ولش کنین شما دوتا بیاین تمرین کنیم!
*_باشه
ادامه دارد......
شرط فعلا نداره تا فیک یکم بره جلو
ولی حمایت یادتون نره👍😁❤️
p1
یورا داخل دانشگاه کره درس میخوند و دختر ارومی بود استایل پسرونه ای داشت و در رشته هنر درس میخوند اون میخواست ایدل بشه مثل برادرش
اون دوستای کمی داشت روز اول دانشگاه با همون استایل پسرونش وارد دانشگاه میشه با یه کوله مشکی و کلاه و ماسکش. داشت همینطور قدم میزد و اهنگ گوش میداد که میخوره به چند تا دختر یورا سرشو بالا میکنه و معزرت میخواد و به راهش ادامه میده.....
یورا روی نیمکتی میشینه که یکی از پشت چشماشو میگره یورا چون دان ده کاراته داره دسته اون طرفو میگره و میندازه زمین که میبینه یون سو دوستشه
یون سو : چیکار میکنی یورا هنوز دست نکشیدی از این کارات؟!
یورا : معزرت خواهی کردم دیگه
یون سو : باشه
یورا : من باید برم دیرم شده فعلا
یون سو : فعلا
تنها دوست یورا یون سو بود
یورا وارد دانشکده هنر میشه و میره تو رختکن و لباس های تمرین رقصشو میپوشه هندزفری رو تو گوشش میزاره و اهنگ ران بولوو رو پخش میکنه که اهنگ برادرش و اعضای گروه برادرش هست.وشروع میکنه به رقصیدن بعضی از دخترا داشتن نگاش میکردن و میگفتن که چقدر خوب میرقصه!!
یورا اهنگش تموم میشه و میره یکم استراحت کنه میاد آب بخوره میخواست ماسکشو بکشه پایین که دید اون دخترا اونجا وایستادن و دارن تماشاش میکنن
میره تو رختکن و آب میخوره و لباساشو میپوشه و میره بیرون وقتی یورا میره اون دخترا شروع به حرف زدن پشت یورا میکنن حرف هایی مثل :
( اون دختره کیه فکر کرده خیلی باحاله هه)
«با خودش چی فکر کرده اومده دانشگاه کره؟»
*چرا صورتشو میپوشونه
_حتما خیلی زشته
*اره حتما
+حالا ولش کنین شما دوتا بیاین تمرین کنیم!
*_باشه
ادامه دارد......
شرط فعلا نداره تا فیک یکم بره جلو
ولی حمایت یادتون نره👍😁❤️
۱۰.۱k
۲۲ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.