ویو جیا
ویو جیا
جیا: نمیشههه
کوک: تلاش کنن
اصلا فک کن فردی که ازش متنفری جلوته
از کی متنفرم؟
کوک: سعی کنن
۰
کوک: من رفتمم سعی کنن تا نتونستیمم .
جیا: نتونستم چی؟
کوک: نمیدونم
جیا: بسه بزار بیام حالا وقت دارم
کوک: اوکی
خب رفتیم بالا شام خوردیم
ساعت ۲
نمیدونم خوابم نمیبردد برا همین ب فک چاقو افتادم رفتم تو اون کلبههه
خب باید یاد بگیرم
خواببمم که نمیاد
شروع کردم چپ
راس
پایین بالا از هر جهت
پرت میکردم ولی
فاییده نداششت
ویو تهیونگ
کارم خیلی طول کشید دیر وقت بود امدم خونه تو حیاط بودم
که از ولبه صدا
امد
چیشده
ب سمت کلبه رفتم
همین درو باز کردم سرمو اوردم پایین که
چاقو از بالا سرم رد شد
جیا:😳🧐
ته: چه غلطی میکنییی( عصبی که سعی کنه ادم باشه
جیا: ببخشید😂
ته: کدوم خری بت گف این کارو کنی
جیا: جئون جونگ کوک
ته: منطقی
جیا: اره ... ولی نمیتونم
چاقورو برداشتو درو بست اند تزدیکمم
جیا: نمیشههه
کوک: تلاش کنن
اصلا فک کن فردی که ازش متنفری جلوته
از کی متنفرم؟
کوک: سعی کنن
۰
کوک: من رفتمم سعی کنن تا نتونستیمم .
جیا: نتونستم چی؟
کوک: نمیدونم
جیا: بسه بزار بیام حالا وقت دارم
کوک: اوکی
خب رفتیم بالا شام خوردیم
ساعت ۲
نمیدونم خوابم نمیبردد برا همین ب فک چاقو افتادم رفتم تو اون کلبههه
خب باید یاد بگیرم
خواببمم که نمیاد
شروع کردم چپ
راس
پایین بالا از هر جهت
پرت میکردم ولی
فاییده نداششت
ویو تهیونگ
کارم خیلی طول کشید دیر وقت بود امدم خونه تو حیاط بودم
که از ولبه صدا
امد
چیشده
ب سمت کلبه رفتم
همین درو باز کردم سرمو اوردم پایین که
چاقو از بالا سرم رد شد
جیا:😳🧐
ته: چه غلطی میکنییی( عصبی که سعی کنه ادم باشه
جیا: ببخشید😂
ته: کدوم خری بت گف این کارو کنی
جیا: جئون جونگ کوک
ته: منطقی
جیا: اره ... ولی نمیتونم
چاقورو برداشتو درو بست اند تزدیکمم
۱۱.۱k
۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.