ویو جیا
ویو جیا
نزدیکم امدد
ته: کمک میخوای: ( اروم
جیا: اره( تعجب
تهیونگ رفت سمت دایره سرشو روبه روی دایره گزاش
ته: جیا
جیا: هااا
ته: فردا حق نداری موهاتوی جمع کنی که گردنت معلوم شه
جیا: اون وقت چرا؟
ته: چطور روت میشه اون گردن زشتوو ب نمایش بزاری
جیا: چیی( حرصیی
ته: یا مثلا حداقل ی ساپرت بپوش پاهتت امم.. تعریفی نداره
جیا: چی گفتییی( دادد
ته: حقیقت تلخهه
چاقو تو دستمو فشار میدادم
ته: اخی کوچولو اعصبی شدی بیبی کوچولوو
جیا: بیبی کوچولو خودتیییی( داد و چاقورو پرت کرد سمتش
انقدر عصبی شدم که با داد زدن چاقورو سمتش پرت کردم که جاخالی دادو
چاقو خورد دقیقا وسط دایره
تهیونگ امد پشتمو نزدیک گوشم گف
ته: دیدی تونستی( اروم
جیا: تو چه مرگتهه اخههه
ته: خودت گفتی کمک میخوای
جیا: هر چی عیب بود رو گزاشتی
ته: حالا هر چی
ته: یبار دیگه بزن
تهیونگ رفتو چاقورو از رو در کندو اورد داد دستم
ته: دوبارهه
این دفعه ی نفس عمیق کشیدموو شددددددددد
نزدیکم امدد
ته: کمک میخوای: ( اروم
جیا: اره( تعجب
تهیونگ رفت سمت دایره سرشو روبه روی دایره گزاش
ته: جیا
جیا: هااا
ته: فردا حق نداری موهاتوی جمع کنی که گردنت معلوم شه
جیا: اون وقت چرا؟
ته: چطور روت میشه اون گردن زشتوو ب نمایش بزاری
جیا: چیی( حرصیی
ته: یا مثلا حداقل ی ساپرت بپوش پاهتت امم.. تعریفی نداره
جیا: چی گفتییی( دادد
ته: حقیقت تلخهه
چاقو تو دستمو فشار میدادم
ته: اخی کوچولو اعصبی شدی بیبی کوچولوو
جیا: بیبی کوچولو خودتیییی( داد و چاقورو پرت کرد سمتش
انقدر عصبی شدم که با داد زدن چاقورو سمتش پرت کردم که جاخالی دادو
چاقو خورد دقیقا وسط دایره
تهیونگ امد پشتمو نزدیک گوشم گف
ته: دیدی تونستی( اروم
جیا: تو چه مرگتهه اخههه
ته: خودت گفتی کمک میخوای
جیا: هر چی عیب بود رو گزاشتی
ته: حالا هر چی
ته: یبار دیگه بزن
تهیونگ رفتو چاقورو از رو در کندو اورد داد دستم
ته: دوبارهه
این دفعه ی نفس عمیق کشیدموو شددددددددد
۱۰.۴k
۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.