📩 دانلود کتاب صوتی 17 انگلیسی مسموم
📩 دانلود کتاب صوتی 17 انگلیسی مسموم
https://xip.li/w4yler
📃موضوع: داستان کوتاه
✍نویسنده: گابریل گارسیا مارکز
📄راوی: بهروز رضوی
⭕حجم: 9.79 مگابایت
⏰زمان: 21 دقیقه و 21 ثانیه
کتاب «هفده انگلیسی مسموم» حاوی سه داستان کوتاه از اوست که توسط مهسا ملک مرزبان به فارسی ترجمه شده است. در بخشی از کتاب «هفده انگلیسی» مسموم میخوانیم: « بعدازظهر یک روز بارانی بهار، اتومبیل کرایهی ماریا دلالوز سروانتس که تنها به بارسلون برمیگشت، در بیابان مونه گروس خراب شد. ماریا بیست و هفت ساله، اهل مکزیک و زیبا بود. او چند سال پیش به خاطر بازی در تماشاخانه به شهرت رسیده بود و با یک شعبده باز کاباره ازدواج کرده بود ماریا قرار بود بعد از دیدن چند نفر از بستگانش در ساراگوسا، اوایل شب دوباره پیش شوهرش برگردد. یک ساعت تمام وحشتزده به اتومبیلها و کامیونها علامت داد، ولی آنها در آن توفان به سرعت از کنارش گذشتند. تا اینکه در نهایت رانندهی یک اتوبوس فکسنی دلش برای او سوخت، اما اتمام حجت کرد که خیلی دور نمیرود».
در بخشی از کتاب صوتی 17 مرد انگلیسی مسموم می شنویم:
نور چراغ های خشکی، اولِ صبح هم پیدا بود. مسافرا زودتر از همیشه بیدار شدند، لباس های نوشان را پوشیدند، دل هاشان مملو از تردید پیاده شدن بود. انگار آخرین یکشنبه ی روی کشتی تنها یکشنبه ی واقعی کل سفر بود. سینیورا پرودنسیا لینرو جزو معدود کسانی بود که در مراسم عشای ربانی شرکت کرد. امروز برخلاف روزهای دیگر که لباس های تیره می پوشید و روی عرشه قدم می زد، پیراهن قهوه ای ضخیم کرباس پوشید و روش ریسمان سنت فرانسیس را بست. صندل های چرم زمختی به پا کرد که هیچ شباهتی به صندل های رنگ و رو رفته ی زائرا نداشت. برای ادای نذرش رفته بود، نذر کرده بود که اگر نعمتِ سفر به رم و زیارت عالیجناب پونتیف نصیب اش شود، تا آخر عمر این لباس را بپوشد. حالا حس می کرد دعایش مستجاب شده است. مراسم عشای ربانی که به پایان رسید، شمعی برای سپاس گزاری از روح القدس روشن کرد که به او توانایی داد تا توفان های کارائیب را تاب بیاورد و برای نُه بچه و چهارده نوه ای که درست در همان لحظه در شب بادخیز ریوآچا خواب او را می دیدند دعا کرد.
#هفده_انگلیسی_مسموم #گابریل_گارسیا_مارکز
🆔 @Romandaryaa
https://xip.li/w4yler
📃موضوع: داستان کوتاه
✍نویسنده: گابریل گارسیا مارکز
📄راوی: بهروز رضوی
⭕حجم: 9.79 مگابایت
⏰زمان: 21 دقیقه و 21 ثانیه
کتاب «هفده انگلیسی مسموم» حاوی سه داستان کوتاه از اوست که توسط مهسا ملک مرزبان به فارسی ترجمه شده است. در بخشی از کتاب «هفده انگلیسی» مسموم میخوانیم: « بعدازظهر یک روز بارانی بهار، اتومبیل کرایهی ماریا دلالوز سروانتس که تنها به بارسلون برمیگشت، در بیابان مونه گروس خراب شد. ماریا بیست و هفت ساله، اهل مکزیک و زیبا بود. او چند سال پیش به خاطر بازی در تماشاخانه به شهرت رسیده بود و با یک شعبده باز کاباره ازدواج کرده بود ماریا قرار بود بعد از دیدن چند نفر از بستگانش در ساراگوسا، اوایل شب دوباره پیش شوهرش برگردد. یک ساعت تمام وحشتزده به اتومبیلها و کامیونها علامت داد، ولی آنها در آن توفان به سرعت از کنارش گذشتند. تا اینکه در نهایت رانندهی یک اتوبوس فکسنی دلش برای او سوخت، اما اتمام حجت کرد که خیلی دور نمیرود».
در بخشی از کتاب صوتی 17 مرد انگلیسی مسموم می شنویم:
نور چراغ های خشکی، اولِ صبح هم پیدا بود. مسافرا زودتر از همیشه بیدار شدند، لباس های نوشان را پوشیدند، دل هاشان مملو از تردید پیاده شدن بود. انگار آخرین یکشنبه ی روی کشتی تنها یکشنبه ی واقعی کل سفر بود. سینیورا پرودنسیا لینرو جزو معدود کسانی بود که در مراسم عشای ربانی شرکت کرد. امروز برخلاف روزهای دیگر که لباس های تیره می پوشید و روی عرشه قدم می زد، پیراهن قهوه ای ضخیم کرباس پوشید و روش ریسمان سنت فرانسیس را بست. صندل های چرم زمختی به پا کرد که هیچ شباهتی به صندل های رنگ و رو رفته ی زائرا نداشت. برای ادای نذرش رفته بود، نذر کرده بود که اگر نعمتِ سفر به رم و زیارت عالیجناب پونتیف نصیب اش شود، تا آخر عمر این لباس را بپوشد. حالا حس می کرد دعایش مستجاب شده است. مراسم عشای ربانی که به پایان رسید، شمعی برای سپاس گزاری از روح القدس روشن کرد که به او توانایی داد تا توفان های کارائیب را تاب بیاورد و برای نُه بچه و چهارده نوه ای که درست در همان لحظه در شب بادخیز ریوآچا خواب او را می دیدند دعا کرد.
#هفده_انگلیسی_مسموم #گابریل_گارسیا_مارکز
🆔 @Romandaryaa
۶.۴k
۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.