پارت ۲ غلط دیکته دیدید معذرت

از زبان رافائل :
نمی فهمیدم منظورش چی بود ؟ ما ی خواهر داشتیم و اون این همه مدت اصلا پیش ما نبوده من که ندیدمش تا الان
راف : ولی استاد ما هیچ وقت اون رو ندیدیم
استاد : شما ندیدینش ولی اون همیشه از دور مواظب شما بود وقتی مایکی شبا پای تلویزیون خوابش میبرد تلوزیون رو خواموش میکرد و روی مایکی پتو میکشید و اون پیتزا های یهویی ولی دوناتلو سر کار از خسته گی خوابش میبرد و یا نمیتونست ی چیزی رو درست کنه اون وقتی دوناتلو خواب بود این کارو براش میکرد خود تو رافائل وقتی عصبی میشدی و میزاشتی میرفتی همیشه دنبالت میومد که مطمئن بشه حالت خوبه ویا وقتی زخمی میشدی وقتی که خوابی زخمات رو برات می بست و درمان میکرد و لئو
لئوناردو : اون دختر بچه ای که وقتی خیلی کوچیک بودم باهام حرف میزد و دلداریم میداد ولی هیچ وقت خودشو بهم نشون نمی داد...
استاد: درسته
دوناتلو : درسته ولی بعد ی روزی دیگه این کار ها رو ادامه نداد ... الان کجاست؟
راف : من فکر میکردم شما این کارا رو میکنید استاد
استاد: چون قدرت های خیلی زیادی داشت اون میتونست عناصر رو کنترل کنه بهش تعلیم میدادم اون تو اتاق من تعلیم میکرد دور از چشم شما یا وقتی که شما ها خوابید و بعد به پیش اربابان عناصر رفت تا از دنیا محافظت کنه
لئو : ولی چرا مخفی کاری کرد ؟
راف : اگه خواهر ما بود و مارو خیلی دوست داشت چرا از همون اول نیومد بهمون بگه
استاد : شما مثل مادرتون قدرت عناصری نداشتید البته دارید ولی ناپیداست و قدرت اون به قدری زیاد و خطرناک بود که نزدیک شما نمی شد ی بار با قدرتش نزدیک بود به من و شما آسیب بزنه واسه همین خودش خواست که مخفی تمرین کنه و شما باخبر نشید از وجودش تا وقتی که لازم بشه ... تا وقتی بزرگ بشید

پس اون به خاطر ما ازمون دور شده بود میخواست از ما محافظت کنه ... ولی این قضیه خیلی یهویی شد
مایکی : اسمش چیه ؟ چند سالشه ؟ چه شکلیه ؟ ( با ذوق زیاد * دوناتلو هم ذوق کرده بود *)
استاد : روا ... شما ۱۶ سالتونه اون ۱۹ سالشه سه سال از شما ها بزرگ تره ...
لئو : این همون کسیه که شما میگفتید بر میگرده ؟
استاد: درسته لئوناردو پس بهتره سوالاتون رو نگه دارید و از خودش بپرسید...

بعد از اتاق اومدیم بیرون ... من تا الان ی خواهر نداشتم نمیدونم چه حسی داره ولی هر چی که هست امیدوارم مثل داداش داشتن نباشه

مایکی : وای تو همه انیمیشن هایی که میبینم همه قهرمانا ی خواهر دارن

دوناتلو : من راجبش تحقیق کردم میگن انگار خواهر داشتن خیلی خوبه مخصوصا وقتی بزرگ تر باشه چون همیشه درکت میکنه و هیچ وقت تنهات نمیزاره

راف : لئو گفتی که تو باهاش حرف زدی ... چجوری بود ؟
لئو : خب اون ....
#لاکپشت_های_نینجا