سنگ قبرمو دوست دارم چون قراره بشه پاتوق مامانم....

سنگ قبرمو دوست دارم چون قراره بشه پاتوق مامانم....
مردنمو دوست دارم چون دیدنم قراره بشه آرزویه عشقم....
تابوتم‌و دوست دارم چون قراره واسه اولین بار از خیلیا بالاتر باشم...
سردیه بدنمو دوست دارم چون اولین باریه که دیگه کسی گرمامو حس نمیکنه...
پارچه ی سیاه تنتون رو دوست دارم چون اولین باریه که میبینم به خاطر من تیپ میزنین....اونم رنگی که من میخوام......
««هه»»
اشکاتونو دوست دارم چون اولین بارو آخرین باری میشه که واسم اشک میریزین...
آخه وقتی بودم واسه تک تکتون اشک ریختم ...حالا نوبت شماست....
داد زدنتون.....هوار کشیدنتون....التماس کردنتونو دوست دارم
چون در جوابش فقط میشنوین «««لا الا الله»»»
مثل وقتایی که من داد زدم ..هوار کشیدم..التماستونو کردم..
اما.......در جواب فقط گفتین ««««درست میشه......»»»»
رفتنمو دوست دارم چون دیگه عشقم آرزویه موندنمو نداره...
خداحافظی رو دوست دارم چون آخرین کلمه ای میشه که ازتون میشنوم.....