عروسکم

پارت : ۶
دخترا رفتن خرید
اما جنی نیومد

مغز جنی هنوز درگیر تهیونگ بود صداش ، نگاهش ، چشاش ، لبخندش

جنی :دختر چت شده
بالشت روی مبل و محکم زد به سرش
رفت تو دست شویی و دست صورت شو شست و تو اینه خودشو نگاه کرد
لب زد : تو خیلی قوی تر از این چیزایی نباید کم بیاری فردا روز شر بازیه


خونه پسرا

تهیونگ رفت اتاقش و خودشو رو تخت ول داد و
گفت :از دست این دختر ،اه سردی کشید و رفت برای خواب هفت خان


صبح ته زود تر از بقیه اماده شده بود و بقیه رو نصیحت میکرد که سحر خیز باش تا کامروا باشی



دخترا :جنی فرم اتو کرده ی خودشو پوشید و موهاشو بافت


هم دخترا و هم پسرا راهی مدرسه شدن


داخل مدرسه :

معلم ورزش :امروز کل مدرسه مسابقه هس ،تهیونگ و جنی یارهاتونو جدا کنید و توی حیاط سف بکشید.

جنی و ته با لجبازی کاری که معلم گفت و انجام دادن

استاد :مسابقه اول طناب کشی هس
بعد چند دقیقه

استاد : یک دو سه حرکت
جنی و ته جلو بودن و لیسا عقب جنی

اوایل خیلی زور نزدن که برای سخت ترش اماده باشه بعد کلی داد و جیغ فریاد تیم جنی برنده شد

استاد : ماشالا ادامه بدید

جنی به تهیونگ گفت : کلت بو قرمه سبزی میده
ته:چاییدی
جنی :مالیدی
استاد : بچه ها دعوادنکنید
تهیونگ :ببخشید
جنی : ببخشید

استاد :بازی بعدی وسطیه
لیسا :شرت میبندم میبریم
جیسو :برگ برندمون تویی دیگه
لیسا چشمک زد
جنی :مرز بیا پایین

کوک : ته توپ و بده دست من
ته :اوکیه
دخترا رفتن وسط
و
پسرا بغل

نیم ساعت بعد :
فقط لیسا و جویی وسط بودن که یه دفعه جویی لیسا رو هل داد و لیسا افتاد
لیسا :پدر سگ اخخخ
کوک توپ و محکم زد به لیسا جویی خودش از عمد باختوند

جنی جویی و برد یه گوشه و تهدیدش کرد که اگه یه بار دیگه اینکارو بکنه میکشتش
جویی:دلم میخواست تهیونگم ببره
جنی :چی؟