جرعت حقیقت

#جرعت_حقیقت
پارت27🥂

+باشه

(ات رفت پیش الکسا)
+قشنگم حالت خوبه؟
(بچها علامت الکسا اینه~)
~ارع خوبم
+خداروشکر
~شوگا کجاست؟
+با کوک رفتن گفت خودش میاد دنبالت فعلا من پیشتم
~اها باشه

(کار های ترخیص الکسا انجام شد)
+خب وایسا زنگ بزنم به شوگا و کوک بگم بیان
~باشه زنگ بزن
(مکالمه ی ات و شوگا)

+ الو شوگا
«بله چیزی شده اتفاقی افتاده(نگران)
+نه هیچی نشده بیا دنبالمون
«اها باشه تا ۵ دقیقه دیگه اونجام
+اوکی بای
«بای
(پایان مکالمه ات و شوگا)

~چی گفت
+گفت ۵ دقیقه دیگه اینجام
~باش
(شوگا و کوک با ماشین اومدن)
+اها اومدن
~بریم
(رفتیم تو ماشین)
«قشنگم خوبی؟
~ارع خوبم مرسی
_خب بسه بقیه رو بزارین برای خونه
+کوک راست میگه
~باشه
(رسیدن خونه)
در زدیم
دیگ... دیگ... دیگ (مثلا صدای آیفونه😂)

؛ بله
+منم ات درو باز کن
(درو باز کرد)
؛ اومدین، الکسا خوبی
~ارع خوبم
«خب بریم داخل
_بریم
(رفتیم داخل نشستیم و حرف زدیم و شام خوردیم
همونجور که همتون میدونید من گشادم این هارو ننوشتم😂🦦)
ساعت شد ۱۱ و نیم شب

همه رفتیم اتاقمون و برنامه چیندیم که فردا بریم رستوران و بعد بریم خونه های اصلی مون

+عشقم من میرم حموم میای؟
_ارع میام(لبخنده چوصافتانه😂😈)
+اونجوری نخند دارم به حال خودم گریه کنم
_چرا گریه حالا فوقش یه روز نمیتونی راه بری همین
+همین
_همین دیگه
+اصلا من نمیام حموم
_خیلی خوب هم میای
_نمیام
_پس منم نمیرم
+خب نرو
_ولی تورو به فا..ک میدم
+نو نو نو تو میخوابی منم همینطور
_مگه دسته توعه عروسک
+بله
_عه که اینطور خودت خاستی
(براید بغلم کرد درو کلید کرد و رو تخت انداخت منو و روم خیمه زد
لب هاشو گذاشت رو لبم و مک های عمیق میزد که دردم میومد و یه اخی تو دهنش کردم اون به کارش ادامه داد همون جور که میبوسید منو لباس های تو تنمون هم جر داد
و رفت سراغه گردنم و مک میزد و کبودش کرد و رفت سراغه سینم و یکیشونو فشار میداد و اون یکی رو میخورد (بابا اینا چیه من مینویسم شما میخونید🤦🏻‍♀️😂) و بعد رفت سراغه پوص..یم و با دستاش داشت لمسش میکرد و تحریکم میکرد و منم بد جور تحریک شده بودم)

+کوک... نمیتونم... برو سراغه اصلی کاری
_یک کوک نه ددی دو هرچی گرلم بگه
+اه(مرض🗿)
کرد داخلم و اروم بالا پایین میکرد تا عادت کنم
عادت کردم و
+ددی.....سریع تر
_چشم گرل
+اه(زهرمار🗿)
تند تر تلمبه میزد و هردومون ارضا شدیم و کامشو کرد توم و من احساس کردم
+کوک ریختی توم؟
_ارع
+چرااااااااا
_چون دلم بچه میخواد
+خب نباید از من میپرسیدی
_خب اشکال نداره کاریه که شده
حالا بریم حموم
+اوففف باشه
(رفتیم حموم و کوک منو شست چون خودم دل درد داشتم میمردم و در اومدیم)
_خوبی؟
+نه دلم درد میکنه که عادیه
_اه ا من میرم قرص بیارم
+باشه
_رفت قرص اورد ات هم خورد
+خب بخابیم؟