گمشده در تو
گمشده در تو
پارت۱۴
ات ـ شما؟
کوک ـ واا ات چته؟منم دیگه
ات ـ تو کیه؟
کوک ـ ات حالت خوبه؟
ات ـ بورااا این کیه؟
کوک ـ وااا...ات حالت خوبه؟
تهیونگ ـ یاا چیشده نفسم هااا
ات ـ نفسم؟هه نفسم..هااا نفسم؟
یونگی ـ پیشی چیشده؟حالت خوبه؟
ات ـ پیشی؟منکه آدمم چطور پیشی شدم
بورا ـ ات حالت خوبه؟
ات ـ اره ولی بورا اینا کین؟
بورا ـ پاشو پاشو بریم بیمارستان
اتتوی ذهنش: ها هااا یکم اذیتشون کنممم
ات ـ (مثلا بیهوش شد)
تهیونگ ـ یااا اتتت قربونت برم منن پاشوووو
یونگی ـ پاشین ببریمش بیمارستاننن
بورا ـ نهه اتتتتت نهههه
بوراتوی ذهنش:وای چ خوب نقش بازی میکنه😂منم ک از همه بهترم😌😎
کوک ـ یااا اجییی*گریه*
ات ـ (جر میخوره از خنده)
بورا ـ جررررررررر بورد*گوزید*(بچها یکی گفته بود ب گوز علاقه داری؟باید در جواب بگم توی خنده های فیکا خیلیی علاقه دارم🤣)
یونگی ـ جرر بوراا..وایساا ات خوبی؟
ات ـ جرررررررررر...ها اره عالیممم وای دلممم
تهیونگ ـ یاا عشقم خوبیی*رفت ات رو بغل کرد*
ات ـ اره خوبم اقای قهر قهرو
تهیونگ ـ من کی قهر کردم هااا..تا دیروز اقای خرسی بودمممم..اصلا قهرمممم
ات ـ ایناها، الان قهر کردی*خنده*
تهیونگ ـ نخیرممم
ات ـ پس حرفت الان کشک بود دیگه اره؟
تهیونگ ـ عوم اره..راستی الان باهام اشتی کردی؟
ات ـ یونگی بخشیدی؟
یونگی ـ شما باید منو ببخشین
ات ـ مرضض قاتل نارنگیی
یونگی ـ بهت گفته بودم اینطوری صدام نکنییییی*دوید دنبال ات*
ات ـ یااا سس خوردمممم
تهیونگ ـ مثلا من وجود دارماااا*داد*
یونگی ـ...
ات ـ....
بورا ـ....
کوک ـ....
تهیونگ ـ...
ات ـ...
کوک ـ چیزی ندارین بگین؟
ات ـ نه..
ـــــــــ
حیمایت؟
پارت۱۴
ات ـ شما؟
کوک ـ واا ات چته؟منم دیگه
ات ـ تو کیه؟
کوک ـ ات حالت خوبه؟
ات ـ بورااا این کیه؟
کوک ـ وااا...ات حالت خوبه؟
تهیونگ ـ یاا چیشده نفسم هااا
ات ـ نفسم؟هه نفسم..هااا نفسم؟
یونگی ـ پیشی چیشده؟حالت خوبه؟
ات ـ پیشی؟منکه آدمم چطور پیشی شدم
بورا ـ ات حالت خوبه؟
ات ـ اره ولی بورا اینا کین؟
بورا ـ پاشو پاشو بریم بیمارستان
اتتوی ذهنش: ها هااا یکم اذیتشون کنممم
ات ـ (مثلا بیهوش شد)
تهیونگ ـ یااا اتتت قربونت برم منن پاشوووو
یونگی ـ پاشین ببریمش بیمارستاننن
بورا ـ نهه اتتتتت نهههه
بوراتوی ذهنش:وای چ خوب نقش بازی میکنه😂منم ک از همه بهترم😌😎
کوک ـ یااا اجییی*گریه*
ات ـ (جر میخوره از خنده)
بورا ـ جررررررررر بورد*گوزید*(بچها یکی گفته بود ب گوز علاقه داری؟باید در جواب بگم توی خنده های فیکا خیلیی علاقه دارم🤣)
یونگی ـ جرر بوراا..وایساا ات خوبی؟
ات ـ جرررررررررر...ها اره عالیممم وای دلممم
تهیونگ ـ یاا عشقم خوبیی*رفت ات رو بغل کرد*
ات ـ اره خوبم اقای قهر قهرو
تهیونگ ـ من کی قهر کردم هااا..تا دیروز اقای خرسی بودمممم..اصلا قهرمممم
ات ـ ایناها، الان قهر کردی*خنده*
تهیونگ ـ نخیرممم
ات ـ پس حرفت الان کشک بود دیگه اره؟
تهیونگ ـ عوم اره..راستی الان باهام اشتی کردی؟
ات ـ یونگی بخشیدی؟
یونگی ـ شما باید منو ببخشین
ات ـ مرضض قاتل نارنگیی
یونگی ـ بهت گفته بودم اینطوری صدام نکنییییی*دوید دنبال ات*
ات ـ یااا سس خوردمممم
تهیونگ ـ مثلا من وجود دارماااا*داد*
یونگی ـ...
ات ـ....
بورا ـ....
کوک ـ....
تهیونگ ـ...
ات ـ...
کوک ـ چیزی ندارین بگین؟
ات ـ نه..
ـــــــــ
حیمایت؟
۱۱.۷k
۱۸ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.