مرورگر شما از پخش ویدیو پشتیبانی نمی‌کند.

هر صبح که بیدار میشوم تکهای دیگر از روحم را خاک میکنم

هر صبح که بیدار می‌شوم، تکه‌ای دیگر از روحم را خاک می‌کنم.
کاش می‌شد قبل از این‌که کاملاً محو شوم، کسی دستم را می‌گرفت و می‌گفت "برگرد..."
دیدگاه ها (۰)

"غم ریخت، دل خالی.باد رفت، یاد مُرد."

ای دل، در بند شب‌های بی‌پایان، جان خسته‌ام در سکوت و غبار تن...

شب، آرام بر پنجره می‌بارد و من در سکوت، به رفتنِ بی‌صدا خو م...

در کوچه‌های مه‌گرفته‌ی خاطراتم سرگردانم،جایی که هر انتخاب، ب...

هر صبحبرای " تو " بیدار می شومهر صبحبیدار می شومتا یک روز بی...

بیدار می شومکه هوای داشتنت رانفس بکشمگرمای حضورت راحس کنمو ت...

حل می شود شکوهِ غزل در صدای توای هرچه هست و نیست در عالم فدا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط