باید خودم را ببرم خانه

باید خودم را ببرم خانه
باید ببرم صورتش را بشویم
ببرم دراز بکشد
دلداری اش بدهم که فکر نکند
بگویم که می گذرد، که غصه نخورد
باید خودم را ببرم بخوابد

من خسته است



#علیرضا_روشن
دیدگاه ها (۱۰)

جای هر آن چیزی که در دنیا ندارم، دوستت دارمتنها دلیلِ لحظه ه...

سعدی

صحبت وصل تو می کردم و دل گفت خموش که چرا می کنی اندیشه واهی ...

دستش رو قلبم بود.هر وقت می فهمید حالم‌ خوش نیست، همین کار رو...

{مافیای من}{پارت ۹}بعد یه بوس آبدار از لبام کرد و بعد اینکه ...

یک شب هم باید با هم بیدار بمانیم تا خود صبح . هی چشمهای تو پ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط