مافیاعاشق

#مافیا_عاشق
پارت 12🍷

(ویو صبح)

ته زودتر از ات بیدار شد و رفت صبحونه اماده کرد و رفت تو اتاقه ات که دید ات بیدار شده و رو تخت نشسته و زانو هاشو بغل کرده
و داره اشک میریزه
ته دلش اتیش داشت میگرفت چون ات اشک میریخت
_صبح... بخیر
+گمشو بیرون(داد و گریه)
_ات.... بزار توضیح..
+نمیخوام برو بیرون جلوی چشمام نباش
_ات... تروخدا
+ته برو(گریه)
_باشه ولی باز میام باهات حرف میزنم
+برو فقط برو

(ته رفت پایین و دید کوک رو مبل نشسته)
&صبح بخیر چیشده چرا صدای گریه ات میاد
_اون کاری رو که نباید انجام دادم
&ته وایی من بهت نگفتم اینکارو فعلا انجام نده
_صبرم لب ریز شد نتونستم خودمو نگه دارم تحریک شده بودم
&وایی اون مگه الان میبخشتت
_نمیدونم ، برو به یونا بگو بره پیشش و بهش توضیح بده چیشده
&اوکی من میرم

(کوک رفت به یونا گفت و یونا هم الان رفت تو اتاقه ات تا باهاش حرف بزنه)

~ات... میتونم بیام تو
+بیا(با گریه)
~متاسفم واست فکر نمیکردم اینجوری بشه
+اون دخترونگیمو ازم گرفت(گریه)
~میدونم ولی تو دوستش داری
(بچها ته و کوک پشته در وایسادن و به حرفاشون گوش میدن)
+میدونم میدونم دوسش دارم ولی اون الان نباید اینکارو میکرد من پریود بودم
~خب والا منم نمیدونم چی بگم
+من نمیتونم این الان برای من تجاوز حساب میشه
~خب توضیح بده چطوری این اتفاق افتاد
+من وقتی پریود شدم....(دیگه خودتون بدونید که چیشد که ته تحریک شد)
~اووو
+ارع اینجوری شد ولی... از یه چیزی خوش حالم
~چی
+از اینکه دخترونگیم به دسته یه نفر که هم خودم دوستش دارم و اون منو دوست گرفته شد
~اهوم
+توعم برو صبحونه بخور منم میرم حموم یه دوش میگیرم
~باشه اوکی من رفتم تو صبحونه نمیخوری؟
+ته واسم اورد اینا هاش(اشاره به غذا ها)
~اوکی من میرم

(یونا رفت)

(ات هم رفت تو حموم ولی یادش رفت در حموم رو ببنده)

#جیم _ا.ت
دیدگاه ها (۰)

#مافیا_عاشق پارت 13🍷(میبینید چه چیزایی مینویسم براتون حمایت ...

#مافیا_عاشق پارت 14🍷_ات چیزی لازم نداری برات بگیرم+نه بریم خ...

#مافیا_عاشق پارت 11🍷بعد رفت سراغه سینه هام و یکی رو میخورد و...

#مافیا_عاشق پارت 10🍷مثل سگ میترسیدم چون واقعا از تهیونگ میتر...

عشق ممنوع

#تناسخ_یک_مافیاPart:11 ات: وایییی خیلی نگرانم یعنی ر.ا کجا ر...

عشق ممنوع

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط