مافیا عاشق
#مافیا_عاشق
پارت 11🍷
بعد رفت سراغه سینه هام و یکی رو میخورد و یکی رو تو دستاش فشار میداد
منم کم کم داشتم تحریک میشدم
رفت سراغه پوص//یم
و داشت با دستاش لمسش میکرد تا منو تحریک کنه
بعد از اینکه منم تحریک کرد ...
ویو تهیونگ
دیدم از پوصیش داره مایع قرمز میچکه و وقتی دستم بهش خورد دستم خونی شد و یادم اومد ات پریود بود
ولی جدی نگرفتم چون هم اون تحریک بود و هم من
یه لحظه دسته خونیمو دید و
+ته... انجامش نده
_چرا
+یادت رفته پریودم
_ات نمیتونم
+ته لطفا(با گریه)
_نمیشه ات تو عم انقدر لطفا لطفا نکن
+ترو خدا میدونی که نباید تو پریودی رابطه ی جن//سی داشته باشم(گریه)
_نه ات من نمیتونم
+اگه اتفاقی برام بیوفته چی
_قول میدم چیزیت نشه اروم انجامش میدم
+نه ته نمیشه
_نمیشه ، عصبیم کردی دیگه
به کارش ادامه داد و ات درحاله گریه کردن بود ته هم نمخاست اشکای ات رو ببینه چون دلش اتیش میگرفت ولی دسته خودش نبود چون بد جوری تحریک شده بود
جلشو تنظیم کرد و کرد داخل و خیلی اروم تلمبه میزد
تا عادت کنه وقتی که عادت کرد شروع کرد به سریع تلمبه زدن و ات با گریه ناله هم داشت(🗿)
بعد از ۲ راند ته تموم کرد و ازش کشید بیرون و با دستمال دیکش رو تمیز کرد
و دید ات خوابش بده از بس که خسته بود اونم تصمیم گرفت بخوابه
ات رو طرف خودش کرد و تو بغلش گذاشت و اشک هایی که ات ریخته بودو از رو صورتش پاک کرد ته حتی پشیمونم بود ولی میدونست چطوری از دلش در بیاره
#جیم_ا.ت
ادامه دارد......
پارت 11🍷
بعد رفت سراغه سینه هام و یکی رو میخورد و یکی رو تو دستاش فشار میداد
منم کم کم داشتم تحریک میشدم
رفت سراغه پوص//یم
و داشت با دستاش لمسش میکرد تا منو تحریک کنه
بعد از اینکه منم تحریک کرد ...
ویو تهیونگ
دیدم از پوصیش داره مایع قرمز میچکه و وقتی دستم بهش خورد دستم خونی شد و یادم اومد ات پریود بود
ولی جدی نگرفتم چون هم اون تحریک بود و هم من
یه لحظه دسته خونیمو دید و
+ته... انجامش نده
_چرا
+یادت رفته پریودم
_ات نمیتونم
+ته لطفا(با گریه)
_نمیشه ات تو عم انقدر لطفا لطفا نکن
+ترو خدا میدونی که نباید تو پریودی رابطه ی جن//سی داشته باشم(گریه)
_نه ات من نمیتونم
+اگه اتفاقی برام بیوفته چی
_قول میدم چیزیت نشه اروم انجامش میدم
+نه ته نمیشه
_نمیشه ، عصبیم کردی دیگه
به کارش ادامه داد و ات درحاله گریه کردن بود ته هم نمخاست اشکای ات رو ببینه چون دلش اتیش میگرفت ولی دسته خودش نبود چون بد جوری تحریک شده بود
جلشو تنظیم کرد و کرد داخل و خیلی اروم تلمبه میزد
تا عادت کنه وقتی که عادت کرد شروع کرد به سریع تلمبه زدن و ات با گریه ناله هم داشت(🗿)
بعد از ۲ راند ته تموم کرد و ازش کشید بیرون و با دستمال دیکش رو تمیز کرد
و دید ات خوابش بده از بس که خسته بود اونم تصمیم گرفت بخوابه
ات رو طرف خودش کرد و تو بغلش گذاشت و اشک هایی که ات ریخته بودو از رو صورتش پاک کرد ته حتی پشیمونم بود ولی میدونست چطوری از دلش در بیاره
#جیم_ا.ت
ادامه دارد......
۷.۷k
۱۹ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.