پارت یازدهم رمان ایدل من
پارت یازدهم رمان ایدل من:
یک ماه بعد
ویو جیهوپ
خب من تصمیم گرفتم قضیه ی منو ات و به ارمیا بگم من نمیتونم تا اخر عمرم مخفیش کنم، امروز کنسرت داریم وس سر فرصت بهشون میگم مهم نیست که ارمیا هیت بهمون بدن من ات و میخوام نمیخوام از دستش بدم واقعا.
بهتره قبلش به ات بگم بهش زنگ زدم بعد از چند بوق جواب داد
+: الو
-: سلام بیبی خوبی؟
+: مرسی هوبی من اره خوبم تو چطوری؟
-: من هم اوکیم راستی میخوام به ارمیا بگم
+: چیو؟
-: رابطه مخفیمون و میخوام باهات ازدواج کنم
+: جیهوپ ارمیا عصبانی میشن بعدش بهت هیت های زیادی میدن
-: میدونم ولیتا کی مخفیش کنیم من همین امشب بهشون میگم دیگه بحث نکن
+: باشه ولی مراقب باش
-: اوکی بای بیبی
+: بای
گوشیو قطع کردم رفتم پیش اعضا
نامجون: چی شد تصمیم تو گرفتی؟
-: اره به ارمیا میگم مهم نیست هیت بگیرم مهم ات که نمیخوام از دستش بدم
نامجون: باشه لازم نیست نگران باشی ما در هر موقعیتی باهاتیم
وی: درسته ما پشتتیم داداش
همه: ما همراتیم.
-: مرسی بچه ها شما عالی هستید واقعا اگه شما رو نداشتم باید چکار میکردم
ویو ات
رفتم پیش مونا دوست صمیمی ام قضیه رو براش گفتم.
مونا: اه شیطون پس چرا تا حالا چیزی نگفتی؟
+: خب به هیچکس نگفتم تو اولینی
مونا: اه باشه خوشبخت شی باهاش مطمئنم جیهوپ خیلی دوستت داره.
+: بله میدونم منم دوستش دارم.
مونا: معلومه که داری تو شیفته ی اونی بدون جیهوپ نفسم نمیکشی.
+: الان داری مسخرم میکنی؟
مونا: نه بابا جدی دارم میگم
+: خوبه چون اگه مسخره کنی خودت میدونی چکارت میکنم...
ادامه دارد...
نویسنده: GHP
یک ماه بعد
ویو جیهوپ
خب من تصمیم گرفتم قضیه ی منو ات و به ارمیا بگم من نمیتونم تا اخر عمرم مخفیش کنم، امروز کنسرت داریم وس سر فرصت بهشون میگم مهم نیست که ارمیا هیت بهمون بدن من ات و میخوام نمیخوام از دستش بدم واقعا.
بهتره قبلش به ات بگم بهش زنگ زدم بعد از چند بوق جواب داد
+: الو
-: سلام بیبی خوبی؟
+: مرسی هوبی من اره خوبم تو چطوری؟
-: من هم اوکیم راستی میخوام به ارمیا بگم
+: چیو؟
-: رابطه مخفیمون و میخوام باهات ازدواج کنم
+: جیهوپ ارمیا عصبانی میشن بعدش بهت هیت های زیادی میدن
-: میدونم ولیتا کی مخفیش کنیم من همین امشب بهشون میگم دیگه بحث نکن
+: باشه ولی مراقب باش
-: اوکی بای بیبی
+: بای
گوشیو قطع کردم رفتم پیش اعضا
نامجون: چی شد تصمیم تو گرفتی؟
-: اره به ارمیا میگم مهم نیست هیت بگیرم مهم ات که نمیخوام از دستش بدم
نامجون: باشه لازم نیست نگران باشی ما در هر موقعیتی باهاتیم
وی: درسته ما پشتتیم داداش
همه: ما همراتیم.
-: مرسی بچه ها شما عالی هستید واقعا اگه شما رو نداشتم باید چکار میکردم
ویو ات
رفتم پیش مونا دوست صمیمی ام قضیه رو براش گفتم.
مونا: اه شیطون پس چرا تا حالا چیزی نگفتی؟
+: خب به هیچکس نگفتم تو اولینی
مونا: اه باشه خوشبخت شی باهاش مطمئنم جیهوپ خیلی دوستت داره.
+: بله میدونم منم دوستش دارم.
مونا: معلومه که داری تو شیفته ی اونی بدون جیهوپ نفسم نمیکشی.
+: الان داری مسخرم میکنی؟
مونا: نه بابا جدی دارم میگم
+: خوبه چون اگه مسخره کنی خودت میدونی چکارت میکنم...
ادامه دارد...
نویسنده: GHP
- ۲.۹k
- ۰۳ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط