پارت دوم رمان مافیا جئون

پارت دوم رمان مافیا جئون:


وقتی رفت داخل سالن نشیمن جونگکوک اومده بود و خیلی هم عصبی بود ات بدون هیچ حرفی رفت تو اشپزخونه


+: اجوما ارباب چرا عصبیه؟

اجوما: منم نمیدونم دخترم فقط میدونم با یکی از دوستاش بحثش شده برا همین عصبیه

+: اها فهمیدم


-: اتتتتتت


جوری جونگوک داد زد که ات رید تو خودش (منم اگه بودم میریدم داداش نه منظورن ابجیه😂😊)

+: ب.... بله ارباب؟


-: یه لیوان اب برام بیار زود (اعصبانی)


+: چ... چشم

ات رفت تو اشپز خونه و یه لیوان اب خنک برای جونگکوک برد(ابجی جونگکوک چیه بگو ارباب تا نیومده ما رو هم پاره کنه GHP:ببخشید اجی یادم نبود خوب شد گفت ههه تو حواست به خودت باشه نمیخواد به ما بگی )

لیوان اب و به کوک داد و برگشت ورفت تو اشپز خونه.

ویو ات


فقط یه روزه اینجام بخدا دیگه خسته شدم ، بدم از پدرم میاد همه ی اینا تقصیر اونه مگرنه من الان باید تو خونه خودم میبودم نه خونه ی این جونگکوک که تو بی رحمی حریفی نداره.

دوست دارم بهش فحش ناموس بدم ولی حیف نمیتونم.

-: اجوما و ات زود بیاید اینجا به بقیه خدمتکارا هم بگید بیان


اجوما: بیاید بریم ببینم اربابا چکارمون داره.

با اجوما و بقیه رفتیم تو اتاق نشیمن چشمم به یه دختر افتاد یه هرزه نمیدونم چرا حس میکنم ازش متنفرم.


-: اسم این دختر مانا و از این به بعد بهش احترام بزارید چون اون دوست دختر منه هر چی گفت میگید چشم.

اه اه اه اه چندشا این دختره الان معلوم نیست با چند نفر بوده.


-: فهمیدید؟

همه: بله ارباب.

ادامه دارد....


پارت ها رو سعی میکنم کش بدم ولی نمیدونم شاید تا ده پارت بشه یا دوازده هر چی باشه قراره منفی ۹۹۹۹باشه 😂ولی سعی میکنم بیشتر بشه 😈
راستی لایک کن تا من انرژی بگیرم و ادامه ی رمان و بنویسم بخاطر جونگکوک


نویسنده: GHP
دیدگاه ها (۰)

پارت سوم رمان مافیا جئون: اصلا به من چه چرا من حسودی میکنم. ...

پارت یازدهم رمان ایدل من: یک ماه بعدویو جیهوپ خب من تصمیم گر...

رمان مافیا جئون پارت اول: دختر 18 ساله ای بنام کیم ات که ...

پارت دهم رمان ایدل من: ویو جیهوپ و انداختش روی تخت -: بیبی ا...

❣پارت ششم❣ویو جونگکوک: نمیدونم چراوقتی گفت چیزی دیگه ای نمیخ...

پارت 15 رفتم داخل عمارت و رفتم بالا نمیدونم چرا این دختر برا...

رمان( عمارت ارباب) پارت ۱

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط