پارت دوازدهم رمان ایدل من

پارت دوازدهم رمان ایدل من:


مونا: نه نه من غلط بکنم تو رو مسخره کنم هوم خوشبحالت تو دوست پسرت ایدل ولی من دوست پسرم مربی والیبال.


+: خیلی هم خوبه


مونا: از جیهوپ بهتر که نیست جیهوپ هم قشنگ و هات هم خوش رفتار.

ات توی ذهنش: اره جون خودت جیهوپ تو عشق بازی خیلی خشن اونوقت میگه خوش رفتار هه


+: دق کن واس خودت من دوست پسرم و از کل دنیا بیشتر دوست دارم


مونا: اره خیلی.

که یهو گوشی مونا زنگ خورد

+: کیه؟

مونا: اه یانگه

+: اه دوست پسرت؟

مونا: نه پ بابام

+: جواب بده زود باش

مونا گوشیو برداشت

مونا: الو

یانگ: سلام عجگم خوبی؟

مونا: بد نیستم

یانگ: چیزی شده؟

مونا: نه فقط یکم خسته ام

یانگ: اها باشه عزیزم راستی میتونی امشب و بیای خونم؟ دلم برات تنگ شده

مونا: نه

یانگ: توروخدا بیا عجگم

مونا: اههه باشه میام ساعت؟

یانگ: هشت

مونا: باشه خدافظ

یانگ: بای.

...

+: اه شیطونا میخواید چکار کنید؟

مونا: هیچی

+: عشق بازی؟(منحرفا میدونن)

مونا: نه مگه من تو ام

+: خفه شووو بابا تو زودتر از من کردی

مونا: اهه چیزی برا گفتن ندارم


ویو جیهوپ

تقریبا نزدیکای ساعت هشت بود بله امشب وقتشه همه چیو به ارمیا بگم


ساعت نه کنسرت داریم پس رفتم اماده شدم با اعضا رفتیم مکان کنسرتمون تا اماده بشیم وقتی رفتیم روی استیج و شروع کردیم به خوندن اهنگمون.


ویو بعد از تموم شدن اهنگ)

-: انیونگ هاسیو ارمی من جیهوپ میخوام یه مسعله مهم و بهتون بگم

یکم سکوت کردم و یه نفس عمیق کشیدم

-: من دوست دختر دارم و قراره باهاش ازدواج کنم

ارمیا فورا شروع کردن به جیغ و داد معلوم بود عصبانی بودن نامجون شروع کرد به حرف زدن

نامجون: ارمیا اروم باشید لطفا، ما نمیتونیم تا اخر عمرمون سینگل بمونیم که لطفا ما رو درک کنید.

نامجون دستمو گرفت و برد پشت صحنه...


ادامه دارد....

نویسنده: GHP
دیدگاه ها (۰)

پارت پنجم رمان مافیا جئون: -: ما به تنهایی نمیتونیم بار هارو...

پارت سیزدهم رمان ایدل من: جیمین: جیهوپ لطفا اروم باش باشه هم...

پارت چهارم مافیا جئون: جونگکوک وسایلشو جمع کرد و رفت ایتالیا...

پارت یازدهم رمان ایدل من: یک ماه بعدویو جیهوپ خب من تصمیم گر...

آیدل من ( در خواستی )پارت ۲۳شوگا: آره .. شماها دنبال چی هستی...

به سوالاتون جواب دادمم

پارت ۴۴ فیک دور اما آشنا

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط