P

P24
تهیونگ با ی کامیون برخورد میکنه

{ویوا. ت}
بارون گرفت و من کاملا خیس شده بودم همونطور ک خیش شده بودم راه افتادم کهــ توی راه یک سایبون بالا سرم حس کردم(^_-).            بالا سرم رو نگاه کردم ی پسر خیلی جذاب بود تا من نگاهش کردم خنده ای زد و سرشو انداخت پايين (علامت پسره☺️) (پسره منحرف و شیطونه ولی بازم مهربونه)

☺️لباس زیرت کاملا معلوم میشه

ی نگاهـ ب پایین تنم انداختم

+حیح نه

دستمو جلوی خودم سپر کردم

☺️نیازی نیست خجالت بکشی

☺️این چتر رو نگه دار

+ا....اوکی

پسره کتشو در آورد و انداخت روی شونهـ هام

+مــــــــــــــــــــمنونــــ

☺️خواهش میکنم

+خودت سردت نمیشه؟

☺️نچ (لبخند)

خیابون ها خلوت بود  ی مرده از دور اومد (علامتش©)

©خانم، اقاااا کمک

+اتفاقی افتاده حالتون خوبه؟

☺️آقا خوبید؟

©تو اون خیابون یکی تصادف کرده خیابون ها خلوته کسی نبود ازش گوشی بگیرم لطفا همراه من بیاد و کمک کنید درش بیاریم و اینکه زنگ بزنید ب آمبولانس

+اوکی

+من گوشیم رو نیاوردم خونس تو داری؟

،☺️ارهه

+اوم

رفتیم از دور ک دیدم ماشینه ته بود

+اونــ ماشین تهیونگه!

☺️©میشناسیش؟

+آره

سریع ب سمتش دویدم ماشین کلا چپه شده بوده
رسیدم نزدیکش

+نـَ.....  تههههههههه(داد د)

☺️چِ نسبتی باهاش داری؟

+شوهرمه
تهههههههه پاشوووو

☺️شوهرت؟ [بچه تازه میخواست باهات لاس بزنه]

بردیمش بیمارستان    اورژانسی بردن و عملش کردن

(بعد عمل) (علامت دکتر÷)

+دکتر دکتر حالش چطوره؟ (گریه)

÷اوم...خوب.....بد نیس... ولی خوب عصب بویاییش قطع شده(ی چی از خودم در اوردم نمیدونم واقعا این اتفاقات میوفته یا نه فقط توئه تصادف)

+عصب بویایی؟ براش مشکل ایجاد میکنه؟

÷آره ولی نه زیاد

نفس عمیقی کشید و خداراشکر کردم ک اتفاق بدتری مثل فراموشی نیوفتاده

÷ب امید خدا ماشینش کیسه هوا داشته برای همین سرش ضربه جدی ندیده

+ممنون

دکتر رفت نشستم روی صندلی از اتاق عمل آوردنش بیرون ولی گفتن ی ساعت دیگ میتونم ببینمش

☺️برن خونه و لباس هاتو عوض کن من اینجا حواسم ب شوهرت هست

+اما.....

☺️اما بی اما برو خونه من مواظبشم اینطوری کنی خودتم مریض میشی دیگ نمیتونی بیای پیشِ ته.

+اوکی ولی موظبش باشی سریع میام

و بعد سری رفتم خونه دوش گرفتم و ی لباس پوشیدم(اسلاید 3)
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
خماریییـ
#فیک
#سناریو
#بلک_پینگ

#بی_تی_اس
دیدگاه ها (۴۵)

P25دوباره رفتم سمت بیمارستان بارون قطع شده بودتهیونگ ب هوش ا...

¦معرفی¦مین ا. ت: کلاس کاراته میره، گیتار میزنه، 23 سالشه، ی ...

P23_لیتا رو اعصابم داری میری هااا$منظورت چیه تهیونگ ازت میخو...

P22چشم هام رو ک باز کردم تو آی سیو بودم ک ی پرستار مرد اومد ...

پارت:۸ پیوند اجباری

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط