P23
P23
_لیتا رو اعصابم داری میری هااا
$منظورت چیه تهیونگ ازت میخوام ازش معذرت بخوای
_با اون بلایی ک من سرش اوردم.....
$کدوم بلا؟
_با شیشه زدم بالای قفسه سینش
$حیح ته تو ک این کارا برات عادیه اما نباید این بلا رو سر زنت میاوردی(داد)
_صداتو بیار پایین تا تورو هم پاره نکردم(داد)
$هوی تهههه منظورت از پاره کردن چیه هاا لابد هنوز همون تهیونگ سابقی(داد)
محکم میزنه تو گوش ا. ت
+مردیکه چ گوهی میخوری
_برو سریع تر آماده شوو(داد)
+واسه چی
_واسه تشیع جنازه
+منظورت چیهههه(داد)
تفنگشو در میاره و ب لیتا شلیک میکنه
+جیغغغ
ا. ت میره بالا جنازه لیتا
+ل.. ل.. لیتا جونم.. ل. لیتا ازت خواهش.. میکنم
... لیتا چشم هاتو باز کننن.... لیتااااا(گریه و داد)
_برو و آماده شو
+چراااااع(داد گریه)
_اینو میبینی (اصلحه رو بالا میگیره) میکنم توحلقت و شلیک میکنم
+بیخودددد
_آماده شو تا بریم محضر و این داستانه گوه رو تموم کنیم
+تههه(گریهه) خواهش میکنم(ب پای تهیونگ افتاده) لطفااا چطور میتونی اینقدر راهت احساساتم رو لِه کنی؟
ته خواهش میکنم م.. من دوست دارممم لطفا نکن این کارو و تههههه(گریه)
ته لطفااا (داد)
{ته پاشو میکوبونه تو دهن ا. ت ک خونمیاد}. دوباره میوفته ب پاش
+ته لطفا قول میدم دوباره حامله شم ته مگ دوسم نداشتی واسه ی بچه چرا داری این کار هارو میکنی ته حامله میشم دوباره لطفاا(دادو گریه)
_دکتر گفت ک نمیتونی حامله شی(داد)
+د.. د.. دکتر گ...گفت شاید... لطفا.. بزار پیشت باشم تهههههههه... (گریه)
ته دست ا. ت رو میگیره و میندازتش تو ماشین بعد میبرتش ب سمت محضر
ا. ت هم ب اصرار هاش ادامه میده
رسیدن لب محضر
ته دهن خونی ا. ت رو پاک میکنه
اشک هاشم پاک میکنه و موهاشم میبنده بعد میبرتش ب داخل محضر
ته امضا میکنه اما ا. ت امضا نمیکنه
ک بعد کلی داد و هوار بلاخره امضا میکنه بعد ک میرن بیرون بارون میگیره ته سوار ماشین میشه و میره
و ا. ت میمونه و بارون....
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
خماریییـ
نظرتون رو بگید خوب شدش این فیک؟
#فیک
#سناریو
#بلک_پینگ
#بی_تی_اس
_لیتا رو اعصابم داری میری هااا
$منظورت چیه تهیونگ ازت میخوام ازش معذرت بخوای
_با اون بلایی ک من سرش اوردم.....
$کدوم بلا؟
_با شیشه زدم بالای قفسه سینش
$حیح ته تو ک این کارا برات عادیه اما نباید این بلا رو سر زنت میاوردی(داد)
_صداتو بیار پایین تا تورو هم پاره نکردم(داد)
$هوی تهههه منظورت از پاره کردن چیه هاا لابد هنوز همون تهیونگ سابقی(داد)
محکم میزنه تو گوش ا. ت
+مردیکه چ گوهی میخوری
_برو سریع تر آماده شوو(داد)
+واسه چی
_واسه تشیع جنازه
+منظورت چیهههه(داد)
تفنگشو در میاره و ب لیتا شلیک میکنه
+جیغغغ
ا. ت میره بالا جنازه لیتا
+ل.. ل.. لیتا جونم.. ل. لیتا ازت خواهش.. میکنم
... لیتا چشم هاتو باز کننن.... لیتااااا(گریه و داد)
_برو و آماده شو
+چراااااع(داد گریه)
_اینو میبینی (اصلحه رو بالا میگیره) میکنم توحلقت و شلیک میکنم
+بیخودددد
_آماده شو تا بریم محضر و این داستانه گوه رو تموم کنیم
+تههه(گریهه) خواهش میکنم(ب پای تهیونگ افتاده) لطفااا چطور میتونی اینقدر راهت احساساتم رو لِه کنی؟
ته خواهش میکنم م.. من دوست دارممم لطفا نکن این کارو و تههههه(گریه)
ته لطفااا (داد)
{ته پاشو میکوبونه تو دهن ا. ت ک خونمیاد}. دوباره میوفته ب پاش
+ته لطفا قول میدم دوباره حامله شم ته مگ دوسم نداشتی واسه ی بچه چرا داری این کار هارو میکنی ته حامله میشم دوباره لطفاا(دادو گریه)
_دکتر گفت ک نمیتونی حامله شی(داد)
+د.. د.. دکتر گ...گفت شاید... لطفا.. بزار پیشت باشم تهههههههه... (گریه)
ته دست ا. ت رو میگیره و میندازتش تو ماشین بعد میبرتش ب سمت محضر
ا. ت هم ب اصرار هاش ادامه میده
رسیدن لب محضر
ته دهن خونی ا. ت رو پاک میکنه
اشک هاشم پاک میکنه و موهاشم میبنده بعد میبرتش ب داخل محضر
ته امضا میکنه اما ا. ت امضا نمیکنه
ک بعد کلی داد و هوار بلاخره امضا میکنه بعد ک میرن بیرون بارون میگیره ته سوار ماشین میشه و میره
و ا. ت میمونه و بارون....
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
خماریییـ
نظرتون رو بگید خوب شدش این فیک؟
#فیک
#سناریو
#بلک_پینگ
#بی_تی_اس
۱۰۲.۰k
۰۳ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶۶۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.