چندشاتی جونگکوک

چندشاتی جونگکوک

part 4

آهنگ‌عاشقانه ای پخش شد...

پسر دستشو سمت دختر دراز کرد

- مایل به رقص؟!

دختر لبخندی زد و دست پسر رو گرفت

-البته..

پسر ،دختر رو به سمت خودش کشید و شروع کرد به رقص تانگو

لبخندی بر لب هردوی اونها نشسته بود

بعد از دقایقی رقص، هردوی اونها به گوشه ای رفتن

- ام.. رز.. میخوام یچیز مهم بگم..

-بله؟

-قبل اینکه ببینمت..هیچ اعتقادی به عشق نداشتم.. فکر میکردم‌ همش یه حس مسخره هست... ولی وقتی دیدمت... کل وجودم‌برای تو لرزید.. کل قلبم.. کل تنم... وقتی دیدمت عاشقت شدم.. به معنی عشق ایمان آوردم..
عشق رو میپرستم

قلب دختر بو این حرف به تپش افتاد

-تو.. واقعا حرف های خیلی زیبایی میزنی..

-خب.. مادمازل .. دوست دخترم میشی؟

دختر چند لحظه سکوت کرد..دلی بعد لبخند پررنگی زد

-البته که آره شازده کوچولو..


the end.
دیدگاه ها (۱۰)

چندشاتی جیمینPart 1-شوخیت گرفته؟!میخوای به این راحتی رابطمون...

چندشاتی جیمینPart 2 با گریه و هق هق از خونه بیرون رفتهق هق ...

چندشاتی‌جونگکوکpart 3-نه چه مزاحمی؟جونگکوک لبخند زد.. کسی که...

چندشاتی‌جونگکوکpart 2رز داخل محوطه جرخ‌میزد-خانم.. میتونم‌وق...

زود قضاوت نکن 2

زود قضاوت نکن

.THE NAME...میان دو نگاهPART...🕚SEASON... 2⃣🖤💋... بعد از گذر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط