خون آشام من

خون آشام من




My vampire 🦇




Part 15

ات: پدرسگ عنتر بزنم بمیره این
لارا: دلت مردن میخواد
ات: تو خفه شو
لارا: نمیشم
ات: خاک تو سرت
لارا : میزنمتا
ات: گوه میخوری با خاندانت
لارا: با تو
جیمین: تا کی ادامه داره
ات : ربطی داره
جیمین: آره داره
ات: گوه نخور
جیمین: خدایا بی‌تربیت
ات: از تو که خوبم
ویو ات
از دست لارا گرفتم بردم پایین روی مبل نشستم سرمو گذاشتم رو شونه اش
لارا: هی ات
ات: چیه
لارا: من حوصله ام سر رفته
ات : منم کرم دارم
لارا: چی کار کنیم
ات: وایسا یکم فکر کنم ... هعی ... پاشو پاشو
لارا: کجا
ات : خب میریم اتاقشون لباساشونو از پرت میکنیم بیرون
لارا: شوخی می‌کنی دیگه آره
ات : من کاملا جدی هستم
بلند شدم رفتم اتاق در کمد رو باز کردم لباس ها رو برداشتم
لارا: ات
ات: زهرمار
لارا: میگم نکن
ات : باید بکنم
بردم همشو ریختم بیرون اومدم نشستم رو مبل لبخند زدم
ات : آخیشششش
لارا : الان جنگ جهانی سوم میشه
ات : به عنم
لارا: اوفففف
یهو جیمین‌ و جونگ کوک با عصبانیت اومدن پایین بهمون نگاه کردن
جیمین: کار کدومتون بود
ات : چ..ی
جیمین: تو کردی آره پاشو همشو جمع می‌کنی میشوری
ات : زارت تو خوابت ببینی
جیمین: میگم پاشو
ات : نه
ادامه دارد...
دیدگاه ها (۳۵)

خون آشام من My vampire 🦇 part16 ات. نه جیمین پس جمع نمیکنی ن...

خون آشام من My vampire 🦇 part17ویو ات داشتیم دو تایی اتاق رو...

خون آشام من My vampire 🦇 Part 14ویو ات بلند شدم زدم سر لارا ...

خون آشام من My vampire 🦇 Part 13جیمین: بنظرت چیکار کنیم جونگ...

خون آشام من My vampire 🦇 part19 لوری: دوست پسرم ات: خب به عن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط