Pt 15
Pt 15
گیر افتادم
ا/ت:چرا دارم حرف اون پیرمر و میگم؟
چرا؟
(دینگ دینگ)
خب بچه ها امروز امروز مرور فصل میکنیم و...
&:پیست پیست
ا/ت:ه. ها چیه چیشده؟
&: امشب توی مهمونی میای؟
ا/ت:کدوم مهمونی؟
&:هنوز نمیدونه امشب قراره یه مهمونی کل مدرسه هم دعوت شده برای همین پرسیدم
ا/ت:مهمونی؟ مهمونییی اهاااا همون مهمونی که اون پسره گفت گفت که یه دورهمیه
&:حالا میای یا نه؟
ا/ت:ا. اه راستش نمیدونم
سنسه:خب اینم از درس امروز بچه ها خوب بخونید قراره فردا ازنکتون امتحان گرفته شه
ا/ت:هاا؟ م. من هیچی نفهمیدممممم
(دستشویی)
$:امشب برای این مهمونی لباس میخری؟
$:ارع مگه میشه توی همچین مهمونی لباس نخرید
ا/ت:چرا همه راجب این مهمونی صحبت میکنن یه مهمونی دیگه
(راه رو)
$:مهمونی....
مهمونی....
مهموونیی.....
ا/ت:اههه همه جا همین مهمونیه س کنجکاو شدم
راستی امروز اون پسررو نمیبینم
مدرسه طعطیل شد و من داشتم میرفتم خونه
که همه جا دیدم دارن به یه سمت میرن و همشون هم جوون و کسایی یودن ک توی مدرسه یه بار دیدمشون
ا/ت:برم مهمونی اخه همش تو خونه م حوصلم سر رفته
میرم اره
نه وایستا اگه اونجا اتفاقی برام افتاد چی مامان بابا هم که بیخبر هیچکس سرغکاغمو نمیگیره
رفتم تو خونه درو محکم بستم
ا/ت:اهه ن ن اینطوری نمیشه
یه لباس از کمدم برداشتم و پوشیدم
میکاپ مو همرو درست کردم و راه افتادم
به همون لوکیشن
ا/ت:میدونم خیلی احمقم اما چیکار کنم جایی مهمونی باشه من نرم:-[
ا/ت:خب رسیدم واوووو چ جای باحالیه
رفتم داخل اهنگ مردم همه درحال رقصیدن بودن خیلی باحالهه
یه جا پیدا کردم و نشستم تنها بودم اما خوش میگذشت بهتر از هیچی بود
اون پسررو دیدم
ا/ت:عه اون پسره پسره؟ من حتی اسمش هم نمیدونم برم ازش بپرسم
دنبالش رفتم و دیدم داره طرف بالکن میره
ا/ت:ها؟
تعجب فراوانننن
اون گیه!
من اونو با یه مرد دیدم که همو داشتن میبوسیدن
همینجوری بهش خیره شده بودم که روش رو برگردوند اینور
رفتم پشت دیوار دستمو جلوی دهنم گرفتم
*:.. اینجا چیکار میکنی
ا/ت:ها. م. من خب راستش میخواستم... دستشویی
*:دستشویی؟
ا/ت:ارع دستشویی کجاست؟
*:.. بالا توی اتاق سمت چپ
ا/ت:ا. اها باش من. من برم
بدو بدو رفتم سمت دستشویی درو بستم
ا/ت:اگ اگه اون گیه چرا ازم شمارمو خواست چرا؟ (با لحن ناراحت)
ا/ت:همم این چ حرفیه این زندگی خودشه اصن من چمه
ها اینجا اصن به دستشویی نمیخوره رفتم جلوتر ک همون پسره
مگ مگه اون توی بالکن نبود؟
*:چیشده؟ چرا چشات گرد شدن؟
ا/ت:م. من میرم فک کنم اشتباهی اومدم
دستمو گرفت
ا/ت:دس. دستمو ول کن
*:نمیخوای اسممو بدونی تا انقدر پسر صدام نکنی
ا/ت:خ. خب راستش میتونی تو مد. رس...
*:اسمم...
خب خب اینم از این تا حمایتتون بالا نره همینجوری تو خماری میزارمتون
هی حمایت کن!
گیر افتادم
ا/ت:چرا دارم حرف اون پیرمر و میگم؟
چرا؟
(دینگ دینگ)
خب بچه ها امروز امروز مرور فصل میکنیم و...
&:پیست پیست
ا/ت:ه. ها چیه چیشده؟
&: امشب توی مهمونی میای؟
ا/ت:کدوم مهمونی؟
&:هنوز نمیدونه امشب قراره یه مهمونی کل مدرسه هم دعوت شده برای همین پرسیدم
ا/ت:مهمونی؟ مهمونییی اهاااا همون مهمونی که اون پسره گفت گفت که یه دورهمیه
&:حالا میای یا نه؟
ا/ت:ا. اه راستش نمیدونم
سنسه:خب اینم از درس امروز بچه ها خوب بخونید قراره فردا ازنکتون امتحان گرفته شه
ا/ت:هاا؟ م. من هیچی نفهمیدممممم
(دستشویی)
$:امشب برای این مهمونی لباس میخری؟
$:ارع مگه میشه توی همچین مهمونی لباس نخرید
ا/ت:چرا همه راجب این مهمونی صحبت میکنن یه مهمونی دیگه
(راه رو)
$:مهمونی....
مهمونی....
مهموونیی.....
ا/ت:اههه همه جا همین مهمونیه س کنجکاو شدم
راستی امروز اون پسررو نمیبینم
مدرسه طعطیل شد و من داشتم میرفتم خونه
که همه جا دیدم دارن به یه سمت میرن و همشون هم جوون و کسایی یودن ک توی مدرسه یه بار دیدمشون
ا/ت:برم مهمونی اخه همش تو خونه م حوصلم سر رفته
میرم اره
نه وایستا اگه اونجا اتفاقی برام افتاد چی مامان بابا هم که بیخبر هیچکس سرغکاغمو نمیگیره
رفتم تو خونه درو محکم بستم
ا/ت:اهه ن ن اینطوری نمیشه
یه لباس از کمدم برداشتم و پوشیدم
میکاپ مو همرو درست کردم و راه افتادم
به همون لوکیشن
ا/ت:میدونم خیلی احمقم اما چیکار کنم جایی مهمونی باشه من نرم:-[
ا/ت:خب رسیدم واوووو چ جای باحالیه
رفتم داخل اهنگ مردم همه درحال رقصیدن بودن خیلی باحالهه
یه جا پیدا کردم و نشستم تنها بودم اما خوش میگذشت بهتر از هیچی بود
اون پسررو دیدم
ا/ت:عه اون پسره پسره؟ من حتی اسمش هم نمیدونم برم ازش بپرسم
دنبالش رفتم و دیدم داره طرف بالکن میره
ا/ت:ها؟
تعجب فراوانننن
اون گیه!
من اونو با یه مرد دیدم که همو داشتن میبوسیدن
همینجوری بهش خیره شده بودم که روش رو برگردوند اینور
رفتم پشت دیوار دستمو جلوی دهنم گرفتم
*:.. اینجا چیکار میکنی
ا/ت:ها. م. من خب راستش میخواستم... دستشویی
*:دستشویی؟
ا/ت:ارع دستشویی کجاست؟
*:.. بالا توی اتاق سمت چپ
ا/ت:ا. اها باش من. من برم
بدو بدو رفتم سمت دستشویی درو بستم
ا/ت:اگ اگه اون گیه چرا ازم شمارمو خواست چرا؟ (با لحن ناراحت)
ا/ت:همم این چ حرفیه این زندگی خودشه اصن من چمه
ها اینجا اصن به دستشویی نمیخوره رفتم جلوتر ک همون پسره
مگ مگه اون توی بالکن نبود؟
*:چیشده؟ چرا چشات گرد شدن؟
ا/ت:م. من میرم فک کنم اشتباهی اومدم
دستمو گرفت
ا/ت:دس. دستمو ول کن
*:نمیخوای اسممو بدونی تا انقدر پسر صدام نکنی
ا/ت:خ. خب راستش میتونی تو مد. رس...
*:اسمم...
خب خب اینم از این تا حمایتتون بالا نره همینجوری تو خماری میزارمتون
هی حمایت کن!
۶.۰k
۰۴ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.