love out of reach
love out of reach
part¹
ویو سویی
امروز مثل همیشه بعد از روتین یه لباس ساده پوشیدم رفتم بیرون
هوای صبح خنک واقعا چیز ارامش بخشیه
امروز میخوام ریسک کنم
عشقمو به تهیونگ اعتراف کنم
میخوام بگم دوستش دارم
اما...
از واکنشش میترسم
خیلی
اگه بگه ازم خوشش نمیاد چی؟
ولی این راه هم هست که بگه اونم بهم حس داره اما احتمالش خیلی خیلی پایینه
تو همه فیلما اعتراف کردن کار راحتی به نظر میرسه
دختره میره میگه دوست دارم پسره هم بوسش میکنه
اما
اینا با زندگی واقعی کلی فرق داره
امروز با دوست صمیمیم میرا قرار گذاشتیم بریم بیرون بعدش میرم خونه تهیونگ بهش میگم
بعد ده مین بلخره رسیدم اون کافه ای که میرا گفته بود
وارد کافه که شدم دیدم نشیته پشت یه میز گوشه کافه داره دست تکون میده برام
رفتم نشستم
سویی«چه عجب یه بار به موقع اومدی»
میرا«نخیر عزیز من این بار شما به موقع اومد و مثل همیشه نیم ساعت قبل از تایم ای که بهت گفتم نیومدی»
سویی«خب حالا بحث نکنیم
سفارش بدیم؟»
میرا«واقعا گشنه ای»
وقتی سفارش دادیم و سفارش هارو اوردن میرا نذاشت بخورم و مثل همیشه گفت«ببین اخه چقدر قشنگن حیفه بخوری عکس نگیری»
بعد هزار تا عکس بلخره ول کرد داشتم با ارامش میخوردم که گوشیم زنگ خورد...
اسم رو گوشی "تهیونگ"بود.
part¹
ویو سویی
امروز مثل همیشه بعد از روتین یه لباس ساده پوشیدم رفتم بیرون
هوای صبح خنک واقعا چیز ارامش بخشیه
امروز میخوام ریسک کنم
عشقمو به تهیونگ اعتراف کنم
میخوام بگم دوستش دارم
اما...
از واکنشش میترسم
خیلی
اگه بگه ازم خوشش نمیاد چی؟
ولی این راه هم هست که بگه اونم بهم حس داره اما احتمالش خیلی خیلی پایینه
تو همه فیلما اعتراف کردن کار راحتی به نظر میرسه
دختره میره میگه دوست دارم پسره هم بوسش میکنه
اما
اینا با زندگی واقعی کلی فرق داره
امروز با دوست صمیمیم میرا قرار گذاشتیم بریم بیرون بعدش میرم خونه تهیونگ بهش میگم
بعد ده مین بلخره رسیدم اون کافه ای که میرا گفته بود
وارد کافه که شدم دیدم نشیته پشت یه میز گوشه کافه داره دست تکون میده برام
رفتم نشستم
سویی«چه عجب یه بار به موقع اومدی»
میرا«نخیر عزیز من این بار شما به موقع اومد و مثل همیشه نیم ساعت قبل از تایم ای که بهت گفتم نیومدی»
سویی«خب حالا بحث نکنیم
سفارش بدیم؟»
میرا«واقعا گشنه ای»
وقتی سفارش دادیم و سفارش هارو اوردن میرا نذاشت بخورم و مثل همیشه گفت«ببین اخه چقدر قشنگن حیفه بخوری عکس نگیری»
بعد هزار تا عکس بلخره ول کرد داشتم با ارامش میخوردم که گوشیم زنگ خورد...
اسم رو گوشی "تهیونگ"بود.
- ۹۷
- ۲۵ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط