in the night
in the night
پارت 1
ا.ت: به نام خداوند بخشنده ی مهربان...بنده کیم ا.ت هستم و یه دوست اسکل به نام پارک سوجین دارم...ایشون تمام دار و ندارمه چون منه بدبخت پدر مادر هم ندارم😐 ولی خیلی جای تاسف داره که تمام دار و ندارم یه اسکلللللل به تمام معنا باشه...ما توی یه خونه با هم زندگی میکنیم چون پدر اون یه قاتله و دزد و کلا یه خلافکاره و مامانش هم باباش کشته و بهله دوتا مون بی پدر مادریم ولی برامون ذره ای مهم نیست که خب...ممکنه یکم تظاهر باشه..
سوجین: ا.تتتتتتتتتتت
ا.ت: ا.ت مرددددد!!
سوجین: پدصگ امروز نوبت توئه غذا درست کنی😑
ا.ت: حوصله نرَم
سوجین: از اون گوشی کوفتی بی بیرونننننن
ا.ت: حالا خودش صبح تا شب پای گوشیه خو حوصله ندارم نفهمممم
سوجین: دیگه من نمیدونم بلند شووووو
ا.ت: اصن بیا بریم بیرون رستورانی جایی کوفت کنیم بعدش هم یه دوری بخوریم
سوجین: اگه اینطوره تو حساب میکنیاااااا
ا.ت: خاب
(...........)
سوجین: تو رانندگی کن
ا.ت: عهههه من هم پولو حساب کنم هم رانندگی کنم خو یکم تو هم زحمت بکش
سوجین: پوووف..*میشینه پشت فرمون*
..............
سوجین: میگما ا.ت
ا.ت: هان
سوجین: تصمیم نداری با یکی بریزی رو هم؟
ا.ت: چی میگیییییی اگه راست میگی خودت برو اصن برای چی به من میگی؟؟
سوجین: عه بابا من هنو کوچیکم
ا.ت: تو فقط یه سال ازم کوچیکتری تازه اگه کسی بهت بگه کوچیکی خو خشتکشو پاره میکنی
سوجین: خب دختری توی موقعیت تو...پولدار...خوشگل...خوش اندام...تا حالا هر کسی بهت گفته جواب رد دادی حتی اون پسر خوشگلای پولدار آخه چراااااا
ا.ت: حوصله نیدارم...سینگل میمونم راحت برای چیمه در ضمن بودن با من حوصله میخواد اگه کسی داره بیاد🙂
سوجین: یذره اخلاقتو خوب کنی بد نیستا تا حالا هر کی اومده سمتتو فراری دادی😐
ا.ت: از پسرا بدم میاد...بخاطر همینه باهاشون اینطوری رفتار میکنم مگرنه در حالت عادی نیگا شبیه پری توی قصه هام😌
سوجین:*نگاه تاسف بار* خب پری رو قبول ندارم... ولی رفتارت تا حدودی خوبه😐👍🏻
ا.ت: بنظرم حواست بیشتر به رانندگیت باشه بهتره یهو میبینی با ماشین قشنگم میندازیمون ته دره😐
سوجین:*ادا در میاره* آه ماشین قشنگش..
ا.ت: هعی... په نه میگم اسکله؟
خیلی انتظار داشتین نه؟😐😂
پارتای اول خیلی عنه نگران نباشین درست میشه😔😂💜
پارت 1
ا.ت: به نام خداوند بخشنده ی مهربان...بنده کیم ا.ت هستم و یه دوست اسکل به نام پارک سوجین دارم...ایشون تمام دار و ندارمه چون منه بدبخت پدر مادر هم ندارم😐 ولی خیلی جای تاسف داره که تمام دار و ندارم یه اسکلللللل به تمام معنا باشه...ما توی یه خونه با هم زندگی میکنیم چون پدر اون یه قاتله و دزد و کلا یه خلافکاره و مامانش هم باباش کشته و بهله دوتا مون بی پدر مادریم ولی برامون ذره ای مهم نیست که خب...ممکنه یکم تظاهر باشه..
سوجین: ا.تتتتتتتتتتت
ا.ت: ا.ت مرددددد!!
سوجین: پدصگ امروز نوبت توئه غذا درست کنی😑
ا.ت: حوصله نرَم
سوجین: از اون گوشی کوفتی بی بیرونننننن
ا.ت: حالا خودش صبح تا شب پای گوشیه خو حوصله ندارم نفهمممم
سوجین: دیگه من نمیدونم بلند شووووو
ا.ت: اصن بیا بریم بیرون رستورانی جایی کوفت کنیم بعدش هم یه دوری بخوریم
سوجین: اگه اینطوره تو حساب میکنیاااااا
ا.ت: خاب
(...........)
سوجین: تو رانندگی کن
ا.ت: عهههه من هم پولو حساب کنم هم رانندگی کنم خو یکم تو هم زحمت بکش
سوجین: پوووف..*میشینه پشت فرمون*
..............
سوجین: میگما ا.ت
ا.ت: هان
سوجین: تصمیم نداری با یکی بریزی رو هم؟
ا.ت: چی میگیییییی اگه راست میگی خودت برو اصن برای چی به من میگی؟؟
سوجین: عه بابا من هنو کوچیکم
ا.ت: تو فقط یه سال ازم کوچیکتری تازه اگه کسی بهت بگه کوچیکی خو خشتکشو پاره میکنی
سوجین: خب دختری توی موقعیت تو...پولدار...خوشگل...خوش اندام...تا حالا هر کسی بهت گفته جواب رد دادی حتی اون پسر خوشگلای پولدار آخه چراااااا
ا.ت: حوصله نیدارم...سینگل میمونم راحت برای چیمه در ضمن بودن با من حوصله میخواد اگه کسی داره بیاد🙂
سوجین: یذره اخلاقتو خوب کنی بد نیستا تا حالا هر کی اومده سمتتو فراری دادی😐
ا.ت: از پسرا بدم میاد...بخاطر همینه باهاشون اینطوری رفتار میکنم مگرنه در حالت عادی نیگا شبیه پری توی قصه هام😌
سوجین:*نگاه تاسف بار* خب پری رو قبول ندارم... ولی رفتارت تا حدودی خوبه😐👍🏻
ا.ت: بنظرم حواست بیشتر به رانندگیت باشه بهتره یهو میبینی با ماشین قشنگم میندازیمون ته دره😐
سوجین:*ادا در میاره* آه ماشین قشنگش..
ا.ت: هعی... په نه میگم اسکله؟
خیلی انتظار داشتین نه؟😐😂
پارتای اول خیلی عنه نگران نباشین درست میشه😔😂💜
۹.۵k
۳۱ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.