تو تلگرام یه متن خیلی زیبا در مورد پدر گذاشته بودن
تو تلگرام یه متن خیلی زیبا در مورد پدر گذاشته بودن
که واقعا تحت تأثیر قرار گرفتم
اخر جمله نوشته بود همین الان برین دست پدرتونو ببوسین
فردا شاید دیر باشه
ساعت سه شب
رفتم در اتاق رو زدم بابام گفت کیه
گفتم منم اومدم دستتونو ببوسم
فرداش به زور منو برد تست اعتیاد بدم
ــــــــــــــــــــــــــــــ
حس خیلی خوبیه آدم یه نفر و داشته باشه که منتظرش باشه
من امروز تجربه کردم
تو دستشویی عمومی بودم یارو هی در میزد آقا منتظریما
حس قشنگی بود
ــــــــــــــــــــــــــــــ
بابابزرگم داشت میمرد بالا سرش وایساده بودیم یهو گفت: صد ملیوووون... یهو تموم کرد! دو تا مشت زدم تو صورتش زنده شد گفت صد ملیون بدهی دارم!
خودم خفش کردم.
ــــــــــــــــــــــــــــــ
به حدی از سینگلی رسیدم
که دیشب خودم به خودم اس ام اس دادم : عزیزم رسیدی خبر بده
بعد یادم رفت خبر بدم تا صبح از نگرانی خوابم نبرد
ــــــــــــــــــــــــــــــ
تو خیابون راه میرفتم یه دسته پول پیدا کردم گذاشتم جیبم یکی اومد گفت یعنی میخوای برسونی به صاحبش؟گفتم نه مگه اسکلم؟طرف گفت کات آقا از اول.
نگو دوربین مخفی بوده
ــــــــــــــــــــــــــــــ
مادر بزرگم سر اذان میگه: یا «حی علی الصلاة» خودت مشکل این جوونو حل کن: /
خب عزیز من اشتباه دعا میکنی خدا فکر میکنه داری مسخرش میکنی من دارم به فنا میرم دیگه
ــــــــــــــــــــــــــــــ
دامپزشکان انگلیسی برای یک الاغ عینک تجویز کردند
یک الاغ در انگلیس صاحب عینک طبی شد.
+ اونوقت من با شماره چشم هفت به بابام میگم پول بده عینک بخرم، میگه پسرم این دنیا ارزش دیدن نداره
که واقعا تحت تأثیر قرار گرفتم
اخر جمله نوشته بود همین الان برین دست پدرتونو ببوسین
فردا شاید دیر باشه
ساعت سه شب
رفتم در اتاق رو زدم بابام گفت کیه
گفتم منم اومدم دستتونو ببوسم
فرداش به زور منو برد تست اعتیاد بدم
ــــــــــــــــــــــــــــــ
حس خیلی خوبیه آدم یه نفر و داشته باشه که منتظرش باشه
من امروز تجربه کردم
تو دستشویی عمومی بودم یارو هی در میزد آقا منتظریما
حس قشنگی بود
ــــــــــــــــــــــــــــــ
بابابزرگم داشت میمرد بالا سرش وایساده بودیم یهو گفت: صد ملیوووون... یهو تموم کرد! دو تا مشت زدم تو صورتش زنده شد گفت صد ملیون بدهی دارم!
خودم خفش کردم.
ــــــــــــــــــــــــــــــ
به حدی از سینگلی رسیدم
که دیشب خودم به خودم اس ام اس دادم : عزیزم رسیدی خبر بده
بعد یادم رفت خبر بدم تا صبح از نگرانی خوابم نبرد
ــــــــــــــــــــــــــــــ
تو خیابون راه میرفتم یه دسته پول پیدا کردم گذاشتم جیبم یکی اومد گفت یعنی میخوای برسونی به صاحبش؟گفتم نه مگه اسکلم؟طرف گفت کات آقا از اول.
نگو دوربین مخفی بوده
ــــــــــــــــــــــــــــــ
مادر بزرگم سر اذان میگه: یا «حی علی الصلاة» خودت مشکل این جوونو حل کن: /
خب عزیز من اشتباه دعا میکنی خدا فکر میکنه داری مسخرش میکنی من دارم به فنا میرم دیگه
ــــــــــــــــــــــــــــــ
دامپزشکان انگلیسی برای یک الاغ عینک تجویز کردند
یک الاغ در انگلیس صاحب عینک طبی شد.
+ اونوقت من با شماره چشم هفت به بابام میگم پول بده عینک بخرم، میگه پسرم این دنیا ارزش دیدن نداره
۹.۶k
۰۶ مرداد ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۲۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.