پارت 17
#پارت_17
وارد عمارت شدیم کع یه سری گولاخ اومدنو به عربی و انگلیسی یه زرایی با ارتام و ارتین زدن بعدشم کع به هرکی یه اتاق دادن ، اینجام اتاقم کنار اتاق ارتام بود ، لامصب همه جوره کنار همیم ، ای خاک تو مخم یه فکر عین ادمم ندارم ای خدا ...
دوبارع مشغدل فکرو خیالای چرتم بودم یه در زده شد ، درو باز کردم دیدم یکی از اون گولاخا جلوم واستاده و به عربی یه زری داره میزنه که من نمیفهمم ، شبیه خنگا اون زر میزد من فقط نگاش میکردم که یهو ارتین اومدو نمیدونم چی به یارو گف که رفت ....
- چی میگف
+ گف بریم پایین شام حاضره
- آهان
همیم دو کلمه رو گفتم کع یهو در اتاق ارتام باز شد ارتام با اعصبانیت اومد دستمو کسیدو برد توی اتاقش ، بدبخت ارتین کپ کرد ...
- چته بابا
+ مگ نگفتم با ارتین حرف نزن
- چرا باهاش حرف نزنم
+ ندیدی اون سری میخواست چی کنه
- خب دلیل نمیشه کع باهاش حرف نزنم
+ چی گفتیو اون چی گف
- بابا هیچی یه یارو گولاخه اومده بود عربی نمیدونم چی میگف کع این اومدو باهاش حرف زد منم بعدش پرسیدم چی گف کع ارتینم برگش گف بریم شام همین بابا
+، فقط همین ؟
- اره فقط همین بعد تو چرا انقد حساس شدی..
وارد عمارت شدیم کع یه سری گولاخ اومدنو به عربی و انگلیسی یه زرایی با ارتام و ارتین زدن بعدشم کع به هرکی یه اتاق دادن ، اینجام اتاقم کنار اتاق ارتام بود ، لامصب همه جوره کنار همیم ، ای خاک تو مخم یه فکر عین ادمم ندارم ای خدا ...
دوبارع مشغدل فکرو خیالای چرتم بودم یه در زده شد ، درو باز کردم دیدم یکی از اون گولاخا جلوم واستاده و به عربی یه زری داره میزنه که من نمیفهمم ، شبیه خنگا اون زر میزد من فقط نگاش میکردم که یهو ارتین اومدو نمیدونم چی به یارو گف که رفت ....
- چی میگف
+ گف بریم پایین شام حاضره
- آهان
همیم دو کلمه رو گفتم کع یهو در اتاق ارتام باز شد ارتام با اعصبانیت اومد دستمو کسیدو برد توی اتاقش ، بدبخت ارتین کپ کرد ...
- چته بابا
+ مگ نگفتم با ارتین حرف نزن
- چرا باهاش حرف نزنم
+ ندیدی اون سری میخواست چی کنه
- خب دلیل نمیشه کع باهاش حرف نزنم
+ چی گفتیو اون چی گف
- بابا هیچی یه یارو گولاخه اومده بود عربی نمیدونم چی میگف کع این اومدو باهاش حرف زد منم بعدش پرسیدم چی گف کع ارتینم برگش گف بریم شام همین بابا
+، فقط همین ؟
- اره فقط همین بعد تو چرا انقد حساس شدی..
۳.۳k
۲۸ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.